وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم
وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم

دانلود آهنگ سنتی چکاوک از امید


سلام یاران و دوستداران موسیقی سنتی این بار امید کاری را اجرا کرده که با کارهای قبلی او کاملا متفاوت هست من که تا به حال از امید آهنگ در دستگاه سنتی نشنیده بودم بله آهنگ چکاوک در دستگاه سنتی اجرا شده است و بسیار زیبا و شنیدنی اجرا شده است


شما بازدید کننده گرامی برای دانلود این تک آهنگ با کیفیت 128 میتوانید از لینک زیر برای دانلود اقدام بفرمایید


چکاوک


شاد و سربلند باشید التماس دعا

دانلود آلبوم جدید سامی یوسف بنام باراکا

با سلام خدمت شما بازدید کننده گرامی در خدمت شما عزیزان هستم با دانلود آلبومی بسیار زیبا از سامی یوسف به نام باراکا

برای دانلود این آلبوم با کیفیت 320 روی لینک زیر کیلیک بفرمایید



باراکا



شاد و پیروز باشید در پناه حق

به هنگام رانندگی در هوای برفی باید به چه نکاتی توجه داشت

رانندگی در برف همواره از دغدغه‌های  فصل زمستان به شمار می‌آید. در شرایط بد جوی، عاقلانه‌ترین راه، ماندن در خانه و عدم استفاده از وسایل نقلیه است اما همواره
دانستن نکات کلیدی برای مواقع ضروری لازم است. با ما همراه باشید تا نکاتی در خصوص رانندگی در برف و بوران را مرور کنیم.

رانندگی در برف

۱- تا حد امکان رانندگی نکنید

ماشین خود را در پارکینگ یا محل پارک روبروی منزل بگذارید. بهترین راه برای مقابله با خطرات رانندگی در برف، عدم رانندگی در این شرایط آب‌و‌هوایی است.

رانندگی در برف

۲- آهسته رانندگی کنید

هر زمانی که احساس کردید شرایط به‌ گونه‌ای‌ است که به راحتی قادر به ترمز گرفتن نیستید، از سرعت خود کم کنید. سرعت بالا بزرگترین دشمن شما در شرایط بد برفی
به حساب می‌آید.

رانندگی در برف

۳- در خصوص خودرو خود بیشتر بدانید

بسیاری از اتومبیل‌های جدید قابلیت‌هایی نظیر ترمز ضدقفل -برای جلوگیری از سرخوردن چرخ‌ها هنگام ترمز گرفتن- و سیستم کنترل پایداری- که به فرمان‌پذیری اتومبیل
کمک می‌کند- دارند. اکثر اتومبیل‌های قدیمی فاقد چنین امکاناتی هستند. برای شرایط برفی و یخبندان، این سیستم‌ها در حالی که به طور کامل هم بدون خطا نیستند،
بسیار کاربردی خواهند بود. اگر اتومبیل شما دارای سیستم  است باید یاد بگیرید که چگونه از آن استفاده کنید. فرض کنیم شما در مسیری برفی رانندگی می‌کنید و ناگهان
برای رد کردن چیزی که مسیر را مسدود کرده مجبور به ترمز می شوید. نکته مهم اینجاست که نباید فشارهای مکرر به پدال ترمز وارد کنید. تنها کافی است پای خود را
به طور دائم روی پدال قرار دهید. آنچه که سیستم ABS انجام می‌دهد، مشابه فشار مکرری است که از سوی راننده به پدال ترمز وارد می‌شود و از قفل کردن چرخ‌ها جلوگیری
می‌کند. به خاطر داشته باشید که شما همچنان می‌توانید اتومبیل خود را هدایت کنید، پس به آرامی عامل انسداد مسیر را رد کنید و ترمز را رها کنید. ضمنا فراموش
نکنید که پدال گاز را زیاد فشار ندهید.

رانندگی در برف

کنترل‌کننده‌های ترمز جلوی لیزخوردن خودرو را در جاده می‌گیرند اما اگر با سرعت خیلی بالایی درحال حرکت باشید، کمکی نخواهند کرد.

رانندگی در برف

وسایل نقلیه همگی با داشتن ترمز در حین عبور از مناطق برفی به کمک شما خواهند آمد اما فراموش نکنید که هیچکدام جان شما را در پیچ‌های تند و خطرناک نجات نمی‌دهند.

رانندگی در برف

به علاوه اگر خودرو شما به لحاظ فنی در شرایط مناسبی نیست و یا ملزومات مورد نیاز زمستانی را ندارد، بهتر است راه دیگری برای رفت‌و‌آمد خود پیدا کنید.

رانندگی در برف

۴- بدانید در هنگام لیز خوردن خودرو باید چه کار کنید

در هنگام لیز خوردن، مسیر خود را در جهت سرخوردن خودرو حفظ کنید و سعی در برگرداندن خودرو در جهتی معکوس نداشته باشید. با مقدار متعادلی از فشردن پدال گاز،
کنترل ماشین را دوباره به دست گیرید. این روش که به عبارتی «مبارزه نکن» نامیده می‌شود، برای تمام وسایل نقلیه‌ای که نیروی محرکه موتور آنها روی دو چرخ یا چهار
چرخ باشد، قابل اجراست. اگر نیروی محرکه خودروی شما روی دو چرخ عقب است، احتمالا مجبور خواهید بود که بر خلاف حرکت لغزش ماشین، آنرا هدایت کنید تا از کشیده
شدن عقب خودرو به یک سمت جلوگیری کنید (به این شکل که اگر عقب ماشین به سمت چپ کشیده شد، شما باید فرمان را به سمت راست بچرخانید). اما مسلما انجام درست اینکار
سخت است. به طور کلی، ماشین‌های با نیروی محرکه در چرخ‌های عقب، تعامل خوبی با برف و یخ ندارند. پس عاقلانه‌ترین کار در شرایط برفی، نگه داشتن آنها در پارکینگ
است. مخصوصا خودروهای از این دست که قدرت اسب بخار بالاتری نیز دارند.

البته که همچنان به یاد داشته باشید، در وهله‌ی اول بهترین راه برای مقابله با سر‌خوردن، رانندگی با سرعت پایین است.

رانندگی در برف

۵- مراقب دید خود در برف و بوران باشید

گاهی اوقات در حین رانندگی بارش شدید برف شروع شده و شما را غافلگیر می‌کند. ابتدا باید سرعت خود را کم کرده و پس از آن چراغ‌های خودرو را روشن کنید. فاصله‌ی
خود را از خودرو جلویی افزایش داده و حدودا ۳ الی ۴ خودرو از هم فاصله داشته باشید. اگر برف و بوران دید شما را گرفته و قادر به دیدن مسیر خود نیستید :

سریعا سرعت خود را کم کرده و فلاشر خودرو را روشن کنید.

رانندگی در برف

از چراغ‌های رنگ روشن استفاده نکنید چون باعث انعکاس بیشتر در بوران می‌شود.

رانندگی در برف

اگر ترافیک مانع از حرکت خودروها شده است، بایستید.

رانندگی در برف

درصورت امکان در محل مناسبی خودرو خود را به کناری زده و متوقف شوید و یا به دنبال خروجی بزرگراه باشید.

رانندگی در برف

داخل خودرو بمانید تا شرایط جوی بهتر شود- هرگز در برف سنگین خودرو خود را ترک نکنید.

رانندگی در برف

تشکیل
یخ سیاه
 (پوششی شفاف و هموار از یخ-یخ شفاف) در جاده بسیار پرخطر است. چون یخ‌زدگی نامرئی است و راننده متوجه خطر نمی‌شود و سرعت خود را کاهش نمی‌دهد. بنابراین، این
مناطق در جاده‌ها بسیار خطرناک هستند. رانندگان در زمانی که دمای هوا زیر صفر درجه باشد و سطح جاده مرطوب به نظر برسد، باید احتمال تشکیل یخ سیاه را در نظر
بگیرند. یک راه تشخیص آن دقت به پاشیده شدن آب توسط لاستیک خودروها است.

رانندگی در برف

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net
--


گفتگوی اوس اصغر غیرتی با دخترش,شعر طنز


اوس اصغر به دخترش گفت، بنشین که صحبتی دارم ،
url
شاکی ام ، دلخورم ، پکر شده ام،
چون که امروز با خبر شده ام،
که تو در کوچه ای همین اطراف،
با جوانی جُلنبر و الاف،
سخت سرگرم گفت و گو بودی ،
چه شنیدی از او ؟ چه فرمودی؟
رفته بالا فشارم ای گاگول،
سکته کرده ام مطابق معمول،
ای پدر سوخته ، بدم الان ،
پدرت را درآورد مامان،
میروی "داف" میشوی حالا؟
فکر کردی که من هویجم ، ها؟
بزنم توی پوز تو همچین،
که بیاید فکت به کُل پایین؟
دخترم جامعه خطرناک است،
بچه ای تو ، مخت هنوز آک است،
آن پدر سوخته چه می نالید؟
بر سرت داشت شیره می مالید؟
بست لابد برای تو خالی،
وای از این عشقهای پوشالی!
شبنم آنگاه بعد از این صحبت ،
گفت بابا خیالتان راحت ،
من فقط فحش بار او کردم ،
ناسزاها نثار او کردم،
پیش اهل محل به او گفتم :
به تو هم می شود که گفت آدم؟
بچه در راهه ، پس کجاهایی؟
خواستگاری چرا نمی آیی؟
تا که اوس اصغر این سخن بشنید،
کُل فکش به سمت چپ پیچید،
کله اش روی شانه اش ول شد،
سکته اش مثل این که کامل شد

حکایت تاجر و شاگرد زرنگ


روزی روزگاری، تاجری که دکان بزرگی در بازار داشت دو شاگرد هم سن و سال را در همان سالی که این دکّان را خرید به کار گرفت. تاجر به یکی از شاگردان ماهی پنجاه
سکه و به دیگری ماهی دویست و پنجاه سکه دستمزد می‌داد.
شاگردی که کمتر حقوق می‌گرفت بارها و بارها خواسته بود دلیل این تفاوت را با صاحب کارش در میان بگذارد ولی هر بار ترسیده بود صاحبکارش از او دلگیر شود.
در یکی از سفرها که مرد تاجر به همراه شاگردی که حقوق کمتری می‌گرفت بود، تاجر بعد از اینکه معامله‌ی پرسودی را انجام داد خیلی خوشحال شد به همین دلیل به شاگرد
پیشنهاد داد تا با هم به قهوه‌خانه شهر بروند و نهار بخورند. بعد به طرف شهر خود حرکت کنند. وقتی نهار را خوردند شاگرد که تا آن موقع صاحب کارش را به این سرحالی
ندیده بود جرأت کرد تا سؤالی که همیشه در ذهن خود داشت را بپرسد شاگرد رو کرد به طرف صاحب کارش و گفت: ارباب! شما هر کاری به من می‌گویید، سعی می‌کنم به سرعت
و با بهترین کیفیت انجام دهم. ولی نمی‌فهمم، چرا حقوقم خیلی کمتر از همکارم هست.
تاجر لبخندی زد و به او گفت: پسرم طاقت بیاور، همین چند روز آینده دلیلش را به تو ثابت خواهم کرد.
یک هفته از آن مسافرت کوتاه شاگرد و استاد گذشته بود. و شاگرد گمان می‌کرد تاجر قولش را فراموش کرده تا اینکه یک روز که تاجر مشغول حساب و کتاب دفاترش بود و
دو شاگرد مشغول بسته بندی سفارشاتی که قرار بود به شهر دیگری بفرستند بودند که ناگهان صدای زنگ‌های شتران کاروانی به گوش رسید. صدای زنگوله‌ی شتر کاروانیان
نوید یک کاروان تازه از راه رسیده و خریدوفروش کالا برای صاحب مغازه بود به همین دلیل اول او بود که متوجه نزدیک شدن کاروانیان شد.
صاحب مغازه رو به شاگردانش گفت: امیدوارم کالای خوبی به شهر ما آورده باشند اجناس شهر ما را هم خوب بخرند و به شهر خود ببرند.یکی از شما برود یک سر و گوشی آب
بدهد. ببینم یک خبر خوش می‌آورد. شاگردی که حقوق کمتری می‌گرفت برای اینکه شایستگی‌اش را به تاجر نشان دهد، سریع گفت: من می‌روم ببینم چه خبر است؟
چند لحظه‌ای از رفتنش نگذشته بود که دوباره برگشت و گفت: یک کاروان بزرگ است با شترهای زیاد که یکی یک زنگوله بزرگ به گردن شترانش آویخته و صدای دوچندان ایجاد
می‌کنند. خیلی عجله داشتند فکر نمی‌کنم اصلاً در شهر ما توقفی داشته باشند.
تاجر همین طور که مشغول حساب و کتاب بود سرش را بالا گرفت رو به شاگردش لبخندی زد و گفت: ممنون! بعد رو کرد به شاگرد دیگری و گفت: تو برو ببین چه خبر هست؟
شاگرد که تا آن موقع مشغول کار بود دست از کار کشید لباسهایش را مرتب کرد اجازه گرفت و از دکّان خارج شد. مدت زیادی از رفتن شاگرد دومی گذشت ولی او برنگشت.
شاگرد اولی پیش خود گفت: نمی‌بیند که او برای اینکه از زیر کار دربرود از آن موقع تا حالا در کوچه و گذر مانده و تمام کارها را من تنها انجام دادم. بعد حقوق
بیشتر را به او می‌دهد.
خلاصه بعد از چند ساعت شاگرد دوم بازگشت تاجر از او پرسید: چه خبر؟پاسخ داد بله کاروانی بزرگ است با صد و چهل نفر شتر و بیست و پنج رأس قاطر که روی تمام آنها
بار بسته شده. حدود دوازده نفر از تجار آن شهر هم همراهشان هست. بارشان پارچه‌ی ساده و مغز بادام و گردو است. مقصدشان شهر دیگری است ولی فکر می‌کنم ما بتوانیم
مقداری از کالای آنها را بخریم و میزان زیادی از کالای خودمان را به آنها بفروشیم چون شترهایشان بار زیادی را حمل نمی‌کنند. آنها برای اینکه شب مورد حمله‌ی
راهزنان قرار نگیرند عجله داشتند تا هوا روشن است به کاروانسرای بعدی برسند. آنها تعریف ادویه و پشم این شهر را خیلی شنیده بودند. با آنها صحبت کردم و قرار
شد فردا صبح نمونه‌ای از کالاهای موردنیازشان را برایشان ببریم تا اگر پسندیدند از ما بخرند. تاجر که با دقت حرف‌های او را گوش می‌کرد، گفت: خیلی خوب، قیمت
چی؟ در مورد قیمت ادویه و پشم با آنها صحبت کردی؟
شاگرد گفت: در مورد قیمت با آنها صحبت نکردم. گفتم ارباب می‌آیند در آن مورد صحبت می‌کنند. تاجر گفت: احسنت! این پول را بگیر برای فردا کمی آب و غذا تهیه کن
تا فردا با هم به آن کاروانسرا برویم. وقتی شاگرد از دکّان خارج شد، تاجر رو به شاگردی که حقوق کمتری می‌گرفت گفت: حالا فهمیدی چرا حقوق او دو برابر تو است؟
 
--