وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم
وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم

با دستگاه ها و گوشه های موسیقی ایرانی آشنا شوید


معرفی دستگاه ها و گوشه های موسیقی ایرانی.

1. دستگاه همایون:
همایون یکى از بزرگ‌ترین دستگاه‌ها مى‌باشد که محبوبیت خاصى بین مردم ایران دارد. همایون آوازى است باشکوه و مجلل، آرام و در عین حال بسیار زیبا و دلفریب.
برطبق قول " مرحوم روح‌الله خالقی " :  همایون ناصحى است مشفق و مهربان که با کمال شرم و آزرم با مستمعین خود مکالمه و درد دل مى‌کند و با بیانى شیوا چنان نصیحت
مى‌کند و پند مى‌دهد که هیچ سخنران را این مهارت و استادى نیست.
از گوشه های مهم دستگاه همایون می توان به :
درآمد، موالیان، شوشتری، چکاوک، بیداد، بیداد کت، نی داود، طرز میگلی، بختیاری، نوروز صبا، نفیر فرنگ، آشور آوند، دنا سری، ابوالچپ، راوندی، راز و نیاز... اشاره
کرد.
نام رِنگ دستگاه همایون که در ردیف موسیقی ایرانی موجود است فرح می باشد.

بیات اصفهان:
آواز اصفهان، یکی از آوازهای پنج‌گانهٔ موسیقی سنتی ایران است. برخی این دستگاه را جزء دستگاه  شور و برخی آنرا از متعلقات همایون دانسته‌اند.آواز اصفهان از
آوازهاى قدیم ایرانى است. آوازى است جذاب و گیرا ؛ با ریتمى بین شادى و غم.

از گوشه های مهم مقام بیات اصفهان می توان به :
درآمد، نغمه، بیات شیراز، خجسته، بیات درویش حسن، جامه دران، بیات راجه، عشاق، سوز و گداز و ... اشاره کرد.

۲. دستگاه ماهور:
ماهور طبیعىترین گام و اساس موسیقى فرنگى است. ماهور آوازى است با وقار و ابهت و شوکت خاصى به شنونده القا مى‌کند و آهنگ‌ساز براى بیان شجاعت‌ها و دلیرى از
این آواز استفاده مى‌کند. ماهور چون قرین موسیقى فرنگى است، بین جوانان جایگاه خاصى دارد. اما در مجموع آواز ماهور طرب‌انگیز و شاد مى‌باشد.

گوشه های مهم دستگاه ماهور عبارتند از:
درآمد، کرشمه، آواز، مقدمهٔ داد، مجلس افروز، خسروانی، دلکش، چهارمضراب و فرود، خاوران، طرب‌انگیز، نیشابورک، نصیرخانى(طوسی)، چهارپاره(مرادخانی)، فِیلی، ماهور
،صغیر، آذربایجانی، حصار ماهور(آبول) , زنگوله، نغمه زیرافکنه، نیریز، شکسته، عراق، نهیب، مُحَیِّر، آشورآوند، اصفهانک، خرین، کرشمه، زنگوله، راک‌ هندی، راک
کشمیر، راک عبدالله، کرشمهٔ راک، صفیر راک، ساقى‌نامه، کشته، صوفى‌نامه، رنگ حربی، رنگ شَلَخو، رنگ یک چوبه.

۳. سه گاه:
سه گاه از نغمه های قدیم ایران بوده و ریشه کاملا ایرانی دارد. البته سه گاه در میان ترک ها استعمال زیادی دارد و آنها در خواندن این آواز مهارت زیادی دارند.
اما فارسی زبانان آن را طور دیگری می خوانند ، در هر دو آواز با حزن و اندوه همراه است و تاثیر و تالم بسیاری دارد.
از گوشه های مهم این دستگاه عبارتند از:
درآمد، کرشمه، نغمه، زابل، مخالف، مغلوب، مویه، شکسته مویه، تخت طاقدیس، حدی، رجز، پهلوی، حزین، حاجی حسنی، نغمه مخالف، زنگ شتر، شاه خطایی...
رِنگ دستگاه سه گاه که در ردیف موسیقی سنتی ایران وجود دارد به نام دلگشا است.

۴ . چهارگاه:
سه‌گاه و چهارگاه با یکدیگر پیوستگى خاصى دارند. این‌گونه رابطه بین هیچ دو دستگاه دیگر وجود ندارد. تمامى گوشه‌هاى سه‌گاه را مى‌توان در چهارگاه با تغییر مقام
اجرا نمود. البته چهارگاه چند گوشهٔ مخصوص بخود دارد که در سه‌گاه اجرا نمى‌شود. از طرفى مقام‌هاى این دو دستگاه بقدرى با یکدیگر متفاوتند که مى‌توان گفت هیچ
دو مقامى در موسیقى ایرانى این‌گونه باهم فرق ندارند.چهارگاه از نظر علمى مهم‌ترین مقام موسیقى ایرانى است. این آواز نمایندهٔ جامع و کاملى از تمام حالات و
صفات موسیقى ایرانى است. بطورى که تمام صفات عالى و ممتاز گام‌هاى ایرانى را مى‌توان در چهارگاه بطور یکجا پیدا کرد.
برخی از گوشه های مهم چهارگاه عبارتند از:
درآمد, پیش زنگوله, نغمه, زنگ شتر, زابل, مویه, مخالف, مغلوب, حصار, حاجی حسنی, حدی, پهلوی, رجز, منصوری.
رِنگهای چهارگاه که در ردیف موسیقی ایرانی وجود دارند: لزگی, متن, حاشیه, شهرآشوب

۵. راست پنجگاه:
این دستگاه در بین دستگاه‌ها از همه کمتر اجرا مى‌شود. بعضى موسیقى‌دان‌ها معتقدند که این دستگاه به قصد تعلیم بنا شده است.
راست پنج‌گاه ترکیبى است از سایر مقام‌ها و در این آواز مى‌توان به تمام مقام‌هاى ایرانى وارد شد. از این‌رو مى‌توان تمام احساساتى که در دستگاه‌هاى موسیقى
ایرانى است را با راست پنج‌گاه ایجاد نمود.  راست پنج‌گاه آواز کاملى است؛ زیرا داراى تمام حالات و صفات آوازهاى دیگر نیز هست.

گوشه های مهم دستگاه راست پنجگاه عبارتند از:
درآمد، درآمد دوم، زنگ شتر، زنگوله، نغمه، خسروانی، روح‌افزا، پنجگاه، سپهر، عشاق، نیریز، بال کبوتران، بیات عجم، بحر نور، قرچه، مُبَرقَع، طرز، ابوالچپ، لیلى
و مجنون، راوندی، نوروز عرب، نوروز صبا، نوروز خارا، ماوراءالنهر، نفیر، فرنگ.

۶. نوا:
نوا از دیگر دستگاه‌هاى هفت‌گانهٔ موسیقى ایرانى است. و آوازى است در حد اعتدال که آهنگى ملایم و متوسط دارد، نه زیاد شاد و نه زیاد حزن‌انگیز. نوا را آواز
خوب گفته‌اند و معمولاً در آخر مجلس مى‌نواختند. معمولاً اشعار عارفانه مثل اشعار حافظ را براى نوا انتخاب مى‌کنند که تأثیر بسیار زیادى در شنونده ایجاد مى‌کند.
گوشه های مهم دستگاه نوا عبارتند از:
چهارمضراب، درآمد اول، درآمد دوم، کرشمه، گردانیه، نغمه، بیات راجه، خرین، عشاق، نهفت، گُوِشت، عشیران، نیشابورک، مَجُسْلی، خجسته، ملک‌حسین، حسین، بوسَلیک،
نیریز، رنگ نوا، رنگ نستارى.
رِنگ دستگاه نوا در ردیف موسیقی ایرانی به نام نستاری یا نستالی یا نستوری می باشد.

۷. شور:
شور" را مادر دستگاههای ایرانی لقب داده اند و از دستگاههای پرگوشه ماست. وسعت این دستگاه آنچنان است که حتی چهار آواز مستقل نیز به نامهای افشاری, ابوعطا,
بیات ترک و دشتی از ملحقات آن به حساب می آیند.غالب آوازهایی که خواننده آموزش ندیده ایرانی می‌‌خواند در یکی از مایه‌های این آواز می‌‌گنجد، از این رو این
دستگاه را مادر موسیقی ایرانی هم خوانده‌اند.
متعلقات شور:
آوازهای ابوعطا ، افشاری، بیات ترک و دشتی از شعبات دستگاه شور می باشند. این آوازها در گام شور قرار دارند ولی به خاطر تفاوتهایی که از نظر حالت و نتهای شاهد
و ایست با دستگاه شور پیدا می کنند، نام های مختلف پیدا کرده اند.
آواز دشتی:
دشتی از زیباترین متعلقات آواز شور به حساب می آید که آن را آواز چوپانی نیز نامیده اند. این آواز با اینکه غم انگیز و دردناک است اما در عین حال بسیار لطیف
و ظریف می باشد. غم و حزنی که در آواز دشتی وجود دارد می تواند ناشی از فراق یار ، رنج و سختی زمانه یا حتی از عشق به میهن و وطن پرستی و ... باشد. در خواندن
این آواز احساس نقش مهمی را ایفا می کند و باید ادای شعر و تحریر ها از دل و جان آدمی برخیزد تا لاجرم بر دل نشیند.سرود ملی ای ایران توسط استاد روح اله خالقی
در دستگاه دشتی ساخته شده است.
برخی از گوشه های مهم دشتی عبارتند از :
درآمد، حاجیانی، بیات راجع (راجه)، گیلکی، غم انگیز، دیلمان، دشتستانی، عشاق و سارنج

آواز ابو عطا :
ابوعطا از مهمترین ملحقات شور به حساب می آید و نیز از کامل ترین آنها. انسان با گوش دادن به ابوعطا کمی به فکر فرو می رود و به مسائل فلسفی پیرامونش می اندیشد.
به این ترتیب تا اندازه ای می توان نتیجه گرفت, کسانی که بیشتر به آواز ابوعطا علاقه دارند و آن را بیشتر از سایر دستگاهها گوش می دهند, انسانهای نسبتا گوشه
گیر اند که دراویش هم از آنها مستثنا نیستند.
از گوشه های دیگر این آواز می توان به:
رامکلی، سیخی، یقولون، یتیمک، گبری، خسرو شیرین (شونی) اشاره کرد.گوشه حجاز در واقع اوج ابوعطا می باشد.

آواز بیات ترک:
بیات ترک آوازی است یکنواخت که گستردگی ماهور و شور را ندارد ولی از آواز های بسیار محبوب ایرانی ها میباشد و البته تا حدودی مورد علاقه ی ترک زبانها بوده است.
نقل قولی از عارف قزوینی شده است که نام اصلی آن بیات زند بوده است و در دوره قاجار توسط بعضی موسیقی دانان چاپلوس به بیات ترک تغییر یافته است. بیات ترک به
دلیل نزدیکی به ماهور، قابلیت اجرایی بسیاری از گوشه‌های ماهور را دارد. اذان معروفی که با صدای مرحوم موذن زاده ی اردبیلی که حتما شنیده اید در بیات ترک و
در گوشه ی روح الارواح اجرا شده است.

از گوشه های مهم بیات ترک می توان:
درآمد، دوگاه، کرشمه، فیلی، شکسته، روح الارواح، جامه دران، مهربانی و شهابی را نام برد.

آواز افشاری:
آواز افشاری، منسوب به ایل افشار از طوایف ترک ایرانی و از متعلقات چهارگانهٔ دستگاه شور است. افشاری را مملو از شکایات و غم و اندوه دانسته‌اند.
استاد خالقی در مورد این آواز چنین می گوید: "افشاری آوازی است مغموم و دردناک که از داستان هجران سخن می راند. گویی عاشقی است خسته و ناامید که از شدت درد
می نالد و جز ناله هم با چیز دیگری سروکاری ندارد و گاه از زیادی رنج فریادی از سینه پر آتش خود بر می کشد که شنونده را سخت متاثر می کند . به طور کلی این آواز
برای نشان دادن حالاتی مانند ناله های جانسوز هجران و شکایت از بی وفایی یاران و اظهار درد و اندوه دورنی و ناامیدیها و ناکامیها و اظهار تالم و تاثر از رنجهای
زندگی و ذکر خاطرات اسف انگیز بهترین نمونه است."
از گوشه های این آواز می توان به:
درآمد، قرائی، رهاب، نهیب، مثنوی و صدری اشاره کرد.
گوشه عراق اوج افشاری محسوب می شود. گوشه مثنوی (که یک فرم ثابت در ردیف موسیقی ایرانی است و در همه دستگاهها و حتی گوشه های یک دستگاه با وزن ثابت اشعار مثنوی
یعنی "فاعلاتن فاعلاتن فاعلات " اجرا می شود) معمولا برای راز و نیاز و نیایش, مثلا آواز استاد شجریان در ماه مبارک رمضان با شعر "چند خوردی چرب و شیرین از
طعام", استفاده می شود.

اصطلاحات:
گوشه : آهنگیست که با نامها و حالتهای مختلف در اجرای دستگاه ها و آوازها وجود دارد و در فاصله یک چهارم و یا یک پنجم از یک گام اجرا می شود و تابع دستگاه خود
است.
چهارمضراب : آهنگ موزونی است که دارای یک جمله تکرار شونده به نام پایه می باشد و ملودی های دیگر بینابین پایه ها اجرا می شوند و اکثرا دارای یک تمپوی سریع
و دارای کسر میزانهای دوچهارم و شش هشتم و سه هشتم و غیره می باشند .
پیش درآمد: از فرمهای موسیقی ایرانی است و مانند اورتور در موسیقی جهانی می باشد. این فرم دارای سرعت سنگین و عموما در میزان های شش ضربی و چهارضربی و یا دوضربی
ساخته می شوند و در ابتدای موسیقی ایرانی اجرا می شود. ابداع پیش در آمد را به درویش خان نسبت می دهند.
رِنگ : فرمی موزون و بدون کلام و عموما در ریتم شش هشتم ارائه می گردد و عموما فاقد پایه و در آخر اجرای یک دستگاه و یا آواز اجرا میشود.

پدران و پسرانی که نقش ویژه ای در تحول موسیقی ایران داشته اند


با سلام و درود فراوان خدمت شما بازدید کننده گرامی در این پست میخواهم شما عزیزان را با پدران و پسران و بطور کلی خانواده هایی که تاثیر چشمگیری در رشد و تحول موسیقی ایران داشته اند آشنا سازم امید که مورد توجه قرار گیرد.

پدران و پسران موسیقی ایران

نگاهی به خانواده هایی که در شکل گیری موسیقی نقش داشته اند؛

روزنامه ابتکار: برخی معتقدند هنر، موروثی است و هنرمندان مشهوری هستند
که همیشه بر
تاثیر جایگاه و پیشینه‌ی خانوادگی‌شان در شکل‌گیری شخصیت هنری خود تاکید دارند.
شاید تعداد پدران و پسران نام آشنا در موسیقی ایران خیلی زیاد نباشد؛ اما نکته این
است که نه‌تنها این پسران راه پدران‌شان را ادامه داده‌اند، بلکه هر کدام به بیان
ایده های خود در موسیقی نیز پرداخته اند.
در عرصه‌ی موسیقی، پسرانی هستند که نه فقط به واسطه‌ی پیشینه‌ی پدرشان، بلکه به
واسطه‌ی استعداد‌های خودشان،
این میراث خانوادگی را حفظ کرده اند.
پسرانی که گاهی دوشادوش پدران‌شان و گاهی برای ارائه‌ی ایده‌های جدید، به تنهایی
روی صحنه می‌روند.
کامکارها
هسته‌ی اصلی گروه «کامکارها» در سال 1344 توسط حسن کامکار در سنندج تشکیل شد.
هوشنگ، ارژنگ، قشنگ، پشنگ و بیژن در کنار پدرشان ساز می‌زدند. کامکارها اولین
تمرین‌های
خود را شبها در کنار حوض کوچک حیاط خانه ی شان انجام می‌دادند. با بزرگ
شدن فرزندان
حسن کامکار، به‌تدریج این گروه موسیقی نیز کاملتر و بزرگتر شد.
حدود سال 1350 برخی افراد خانواده‌ی کامکار از جمله هوشنگ، بیژن، پشنگ و ارسلان
برای فراگیری موسیقی آکادمیک به تهران آمدند و در دانشکده‌ی هنرهای زیبا مشغول
تحصیل شدند و در گروه‌هایی مانند «شیدا» و «عارف» نقش موثر داشتند.اولین کنسرت‌های
رسمی این خانواده با نام «گروه کامکارها» در اولین سال‌های پس از انقلاب، در
مجموعه‌ی
آزادی و تالار وحدت برگزار شد و به مرور زمان استعدادهای جوان از همین خانواده در
کنار گروه قرار گرفتند.
گروه «کامکارها» یکی از قدیمی‌ترین گروه‌های موسیقی ایران است که پیوند خونی
مهم‌ترین عامل پیوستگی فعالیت آنهاست.
این گروه کنسرت‌های متعددی در داخل و خارج از کشور اجرا نموده و در برخی
جشنواره‌های بزرگ موسیقی
جهانی از جمله WOMAD به مدیریت پیتر گابریل، سامر استیج (نیویورک) و تالارهای بزرگ
و مهم اروپا و آمریکا همواره حضور داشته است.
گروه کامکارها در اکثر شهرهای کردستان عراق کنسرت‌هایی را برگزار کرده، هم چنین در
سال ۱۳۸۰ برای اولین بار در تاریخ کشور ترکیه توانست برنامه موسیقی کُردی را در
شهرهای استانبول و دیار بکر اجرا کند که نقطه عطفی در رخدادهای موسیقی
این مناطق به
شمار می‌آید. از دیگر اجراهای مهم کامکارها، می‌توان به شرکت در جشنواره موسیقی
لوچیانو بریو، (آهنگساز
ایتالیایی) اشاره کرد؛ این کنسرت‌ها که در سال ۱۳۸۳ در بسیاری از شهرهای انگلستان
اجرا شد، حاصل همکاری گروه کامکارها و ارکستر سنفونی لندن و نشان دهنده
هم آوایی دو
نوع موسیقی کردی و موسیقی مدرن جهانی بود.
اجرای کنسرتینو کمانچه با ارکستر سمفونیک «مالمو» ی سوئد در سال ۱۳۸۴ نیز یکی دیگر
از موفقیت‌های این گروه
در همین دوران بود.
این گروه با دعوت از دیگر اساتید موسیقی کشور، درسال ۱۳۷۶ آموزشگاه آزاد موسیقی
کامکارها را در تهران بنیان نهاد.
شجریان‌ها
قطعا پسر محمدرضا شجریان بودن شرایط موثری را برای همایون شجریان پدید
آورده است تا
امروز از او به‌عنوان یکی از خوانندگان مطرح در عرصه ی آواز ایران یاد شود.
همایون
از سال 1370 محمدرضا شجریان را در کنسرت‌های آمریکا، اروپا و ایران به‌عنوان
نوازنده‌ی تنبک همراهی کرد و از 1378 به‌ بعد، هم‌خوانی با پدرش را در
کنسرتها آغاز
کرد. او اولین‌بار در آلبوم «یاد ایام» تنبک نواخت و پس از آن، کنسرت‌های
بسیاری را
با بزرگان موسیقی اجرا و آثار زیادی را همراه آنها در ایران و جهان منتشر
کرد که از
این میان میتوان به آلبومهای «بی تو بسر نمیشود» و «فریاد» اشاره کرد که هر دو اثر
در سال‌های 2003 و 2005 نامزد دریافت جایزه‌ی گرمی (اسکار
دنیای موسیقی) شدند. او از سال 1382 با انتشار آلبوم «نسیم وصل» فعالیت‌های مستقل
خود را آغاز کرد و «خداوندان اسرار» که چندی پیش منتشر شد، هجدهمین اثر اوست. البته
همایون شجریان تا سال 1388 پدرش را در اجراها همراهی می‌کرد.
ناظری ها
درست است که حافظ ناظری وقتی سن کمی داشت، ایران را ترک کرد، اما قطعا پدرش، شهرام
ناظری نقش زیادی در پیشرفت هنری‌اش داشته است.
حافظ در اجراهای پدرش سه‌تار و دف می‌نواخت و در آثاری مانند «آواز اساطیر» و
«حیرانی» حضور داشت. او مدت‌ها بعد، سازی را به نام «حافظ» ابداع کرد که از سه‌تار
الهام گرفته شده بود. فعالیتهای مستقل حافظ ناظری با آلبوم «بُعد یازدهم» آغاز شد
که جزو آثار پرحاشیه در ایران محسوب می‌شد. دیپاک چوپرا و ذاکرحسین نیز در این اثر
حافظ را همراهی کرده بودند.
پس از انتشار اولین آلبوم حافظ ناظری و انتشار ادعاهایش درباره‌ی
فعالیت‌های موسیقی
و تحصیلاتش در آمریکا، مقالات و اظهار نظراتی منتشر شد. با این حال، پسر شهرام
ناظری در میان آماج انتقادها، دلسرد نشد و حالا هم به‌طور جدی مشغول کار روی اثر
جدیدش است. حافظ می‌گوید: «من مرد جنگم؛ کوتاه نمی‌آیم».
پورناظری‌ها
تهمورس، پسر بزرگ کیخسرو پورناظری (بنیانگذار گروه شمس) است که «نه فرشته‌ام، نه
شیطان» از آثار مطرح این آهنگساز محسوب می‌شود. او در نواختن تار، سه‌تار، تنبور،
دیوان، بربط و دف، ماهر است، اما سازهایی را مانند کمانچه و سنتور نیز مینوازد.
او علاوه بر این‌که در اجراهای گروه «شمس» در کنار پدرش، کیخسرو پورناظری ساز
زده، اجراهای مستقلی در ایران و خارج از کشور نیز داشته است. «چرا رفتی» یکی از
قطعات مشهور ساخته‌ی اوست که با صدای همایون شجریان اجرا شده و تور کنسرت «چرا
رفتی» نیز در سراسر ایران روی صحنه رفت. تهمورس در این سال‌ها تلاش‌ کرده است تا
جریان‌های نوینی را در موسیقی ایران ایجاد کند.سهراب نیز پسر کوچک این خانواده‌ی
کرمانشاهی است که پدرش از دو سالگی تلاش کرد به او نواختن تنبور را بیاموزد.
سهراب پورناظری در 13 سالگی به‌عنوان عضوی از گروه «شمس» با صحنه‌ی اجرای موسیقی
آشنا شد و در همان زمان، آموختن تکنیک‌های کمانچه‌نوازی را نزد اردشیر کامکار آغاز
کرد. او پس از دو سال توانست در گروه «شمس» به‌عنوان تک‌نواز، کمانچه هم بنوازد.
سهراب به‌دلیل شیوه‌ی نواختن ساز تنبور و تکنیک‌های منحصربه‌فردی که
دارد، در محافل
هنری زبانزد است.
علیزاده‌ها
تهمورس و سهراب پورناظری در میانه‌ی دهه‌ی 70 تحولی را در فعالیت‌های گروه «شمس»
ایجاد کردند.صبا علیزاده که تحصیلات تکمیلی‌اش را در کالیفرنیا انجام داده،
پسر حسین علیزاده است که در زمینه‌ی کمانچه‌نوازی فعالیت چشمگیری داشته است. او در
کنسرت‌های گروه «هم‌آوایان» در کنار پدرش ساز می‌زند و اتفاقا خودش هم ایده‌هایی
در موسیقی ایرانی دارد.
مجله ی «پالم اسپرینگ‌لایف» درباره ی صبا نوشته است: «صبا علیزاده آهنگساز و
کمانچه‌نواز توانمند ایرانی است. ذوق هنری صبا علیزاده
او را به سمت ارائه‌ی ترکیبی از موسیقی سنتی و الکترونیک می‌کشاند. در‌
حال حاضر او
علاوه بر اجرای تک‌نوازی‌های صوتی با کمانچه، برای اجرای الکترو آکوستیک با
هنرمندان موسیقی مانند جاستین اشر و لوئیس لوپز همکاری می‌کند.»
مشکاتیان‌ها
آیین مشکاتیان، سال‌وسن زیادی نداشت که پدرش پرویز مشکاتیان را از دست داد؛ اما
روحیه‌ی پدر در او نیز نفوذ داشت و به واسطه‌ی هم‌نشینی با خانواده‌ی پدربزرگش
(محمدرضا شجریان) و داییش (همایون شجریان) به کسب هنر در زمینه‌ی سازهای کوبه‌ای
پرداخت.
او در بسیاری از کنسرت‌ها مانند اجرای گروه «سیاوش» به‌عنوان نوازنده‌ی
سازهای کوبه‌ای روی صحنه می‌آید و اجرا می‌کند.
خواجه‌امیری‌ها
احسان خواجه‌امیری جزو پسرانی است که راه پدرش را با قالبی متفاوت ادامه داد. ایرج
خواجه‌امیری سال‌ها در حوزه موسیقی اصیل ایرانی فعالیت می‌کرد و از همان پنج
سالگی پسرش را به سمت نواختن سازهای ویلن و سنتور سوق داد.احسان خواجه‌امیری در سن
17 سالگی آلبوم «من و بابا» را منتشر کرد و پدرش او را در تولید این اثر یاری داد.
او در سال 1384 اولین کنسرت رسمی‌اش را برگزار و آلبوم‌های متعددی را
روانه‌ی بازار
کرد.
پسر ایرج خواجه‌امیری یکی از خوانندگان شناخته‌شده‌ی پاپ در ایران است.