وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم
وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم

عادات بد متولدین هر ماه در رابطه عاطفی با شریک زندگی


با سلام خدمت بازدید کننده گان این وبلاگ در یکی از گروه های ایمیلی که من عضو هستم به مطلبی برخوردم با عنوان عادات بد متولدین هرماه در رابطه عاطفی منبع این مقاله کوتاه نا مشخص است و هدف من نیز از انتشار این مطلب تنها این است که ببینم شما دوست گرامی با خواندن عادات بد ماه تولد خود تا چه اندازه این احتمالات را که به نظر من با توجه به گسترده و پیچیده بودن رفتار بشر تنها بر اساس مشاهده رفتار چندین نفر و یا تایید متولدان هرماه جمع آوری شده است و نمیتواند به طور مطلق درست باشد منطقی و درست میدانید  بعد از مطالعه عادات ماه تولد خود اگر آنرا درست میپندارید در بخش نظرات منتظر شما عزیزان هستم

 
فروردین

انتظار بیش از حد می تواند هر رابطه ای را ویران کند. فروردینی ها نه تنها از خود که از دیگران نیز انتظار بالایی دارند، به طوری که گاهی تبدیل به یک دیکتاتور
می شوند. متولدین این ماه، اگر بخواهند که زندگی آرامی داشته باشند و شریک زندگی خود را شاد نگه دارند باید توقعات خود را پایین بیاورند و از تلاش هایی هر چند
کوچک که شریک زندگی شان می کشد، سپاسگزار باشند.



اردیبهشت

اردیبهشتی ها دو شخصیت دارند: یا خوب و مهربانند  و رابطه ای شاد و سالم دارند یا در رابطه خود به مشکل بر خورده اند و ترجیح می دهند که آن را هر چه سریع تر
تمام کنند. وقتی که آنها تصمیم بر جدایی رابطه داشته باشند، تمام درها را می بندند، به همین دلیل ارتباط برقرار کردن با آنها آسان نیست. در واقع آنها تلاش زیادی
برای  حل  مشکل نمی کنند.

خرداد

خردادی ها افراد باهوشی هستند و خودشان نیز به این موضوع آگاهند. اما از طرف دیگر کم صبر هستند و به راحتی از کوره در می روند. اگر آنها ناراحت یا عصبانی باشند،
با شریک زندگی خود رفتار خوبی نخواهند داشت. در این شرایط، حتی کوچک ترین تلاشی هم برای حل مشکلات نخواهند  کرد و این یکی از بزرگ ترین موانع موجود میان زوج هاست
که می تواند منجر به جدایی شود.



تیر

متولدین تیر افراد حساس و زودرنجی هستند. اگر احساس کنند که مورد علاقه و احترام شریک زندگی شان قرار نگرفته اند، خود را از رابطه عقب می کشند. از آنجا که دوست
ندارند از نظر احساسی سربار کسی باشند، حتی قبل از این که از صحت احساس شان اطمینان حاصل کنند، نسبت به رابطه سرد می شوند و این عدم صمیمیت در رابطه می تواند
بزرگ ترین مشکلات را بوجود آورد، مشکلاتی که غیر قابل جبران است.

مرداد

مردادی ها دوست دارند که در محیط کار خود مدیر باشند، بنابراین تعجبی هم ندارد که این رفتار را در خانواده و با شریک زندگی خود نیز داشته باشند. از آنجا که
در یک رابطه عاطفی موفق هیچکس بالاتر از دیگری نیست، مردادی ها اگر بخواهند که رابطه ای شاد و سالم داشته باشند باید این عادت خود را کنار بگذارند. آنها باید
به گونه ای با شریک زندگی شان برخورد کنند که او نیز این برابری را احساس کند.



شهریور

شهریوری ها افرادی با احساس، مهربان و حساسی هستند اما وقتی از همسرشان ناراحت و دلگیر می شوند، همه چیز را فراموش می کنند. آنها احساسات طرف مقابل شان را ندید
می گیرند و تنها به خود می اندیشند. این خودخواهی نه تنها مشکل را حل نمی کند، بلکه ناراحتی های بیشتری را نیز بوجود می آورد.

مهر

اشتباه کردن در دنیای متولدین ماه مهر جایی ندارد. آنها اشتباهاتی را که شریک زندگی شان مرتکب شده را نمی بخشند اما باید این را هم به یاد داشته باشند که هیچ
انسانی کامل نیست و حتی احتمال این که خودشان نیز اشتباه کنند، زیاد است. بنابراین، آنچه مهری ها برای یک رابطه سالم بدان احتیاج دارند، بخشش و گذشت است.



آبان

متولدین این ماه به خوبی می توانند برای حل مشکلات به شریک زندگی شان کمک کنند اما مشکل اینجاست که آنها همیشه انگشت اشاره شان را به سمت طرف مقابل می گیرند
و او را مقصر تمام مشکلات می دانند. از نظر آنها، خودشان همیشه بی گناهند و همین موضوع به درگیری های بیشتر دامن می زند. آنها باید بدانند که هر آنچه در یک
رابطه عاطفی رخ دهد، دو طرفه است و در واقع هر دو طرف مسئول آن می باشند.

آذر

اگر چه آذر ماهی ها افرادی رک و روراست هستند اما زمانی که صحبت از احساسات و عواطف می شود، از گفتن آنها خودداری می کنند. به بیانی هر چه صمیمیت رابطه میان
آنها و طرف مقابل شان بیشتر باشد، در بیان احساسات شان سرسخت ترند. از آنجا که یک رابطه شاد و سالم، محتاج آن است که هر دو طرف احساسات شان را آزادانه بیان
کنند، این عادت متولدین آذر ممکن است که مشکل ساز و مانعی میان صمیمیت آنها شود.

دی

متاسفانه آنچه در اولویت متولدین این ماه قرار دارد، چیزی جز شریک زندگی اش است. زمانی که دی ماهی ها از رابطه عاطفی خود اطمینان حاصل کردند، بیشتر توجه خود
را بر چیزهای دیگری مانند دوستان شان می گذارند. به عنوان مثال ممکن است که لحظه های رمانتیک شما با وجود پیغام ها و تلفن های مدامی که میان متولدین این ماه
و دوستانش رد و بدل می شود، خراب شود. پس برای یک رابطه عاطفی سالم، آنچه را که باید در اولویت شان قرار دهند اول همسر و بعد باقی دوستان و آشنایانشان است.
 
بهمن

متولدین این ماه دوست دارند که آزاد باشند و هر کاری که دلشان می خواهد را انجام دهند. آنها به ندرت رفتارهای بد خود را تغییر می دهند و سازش را در یک رابطه
دو نفره نادیده می گیرند. بدون گذشت و فداکاری هیچ رابطه ای پیش نخواهد رفت. پس اگر بهمنی هستید و به دنبال یک رابطه سالم، انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان
دهید.


اسفند

مقایسه در برخی زمینه ها نه تنها خوب نیست بلکه به افراد آسیب نیز می رساند. اسفندی از آن دسته افرادی هستند که مدام خود و رابطه عاطفی شان را با دیگران مقایسه
می کنند. آنها فراموش می کنند که هیچ رابطه ای کامل نیست. بنابراین تا زمانی که اسفندی ها انرژی خود را صرف مقایسه رابطه خود با دیگران کنند، هیچ پیشرفتی در
روابط شان نخواهند کرد.

التماس دعا 

این عوامل را در زندگی زناشویی خود جدی بگیرید


 این عوامل ویران کننده زناشویی را جدی بگیرید

 
 
 

مقاله ای که خواهید خواند از زبان دکتر دبرا کی. فیلِتا، مشاور و متخصص مشکلات زناشویی است که در آن به بزرگترین عواملی که اکثر زندگی های زناشویی را تهدید
می کند اشاره شده است ...

او با نگاه ناامیدی که روی صورتش بود گفت، "ما داریم طلاق می گیریم."
وقتی می خواست نیمه پر لیوان را ببیند، لحن صدایش عوض شد. "اما به نفعمان است. چند سال اخیر نتوانستیم رابطه مان را درست کنیم. خیلی با هم فرق داریم."
تا ساعت ها بعد از مکالمه ای که با او داشتم، صدایش در گوشم می پیچید. به لیست تفاوت هایی که با همسرم داشتم فکر می کردم. ما هم تفاوت های زیادی با هم داشتیم.
آیا امکانش هست که زوجی که تا این اندازه با هم فرق دارند، ازدواجی خوب و خوش داشته باشند؟

من بعنوان یک مشاور ازدواج هر روز با زوج هایی روبه رو می شوم که برای مشاوره پیشم می آیند. اما مشکلات آنها اغلب نه بخاطر خیانت است، نه اعتیاد و نه اذیت و
آزار. آنها در واقع مرگی آرام و تدریجی را کنار هم تجربه می کنند. عباراتی مثل، "ما خیلی با هم فرق داریم"، "ما تفاهم نداریم"، "زندگی خوبی برای ما باقی نگذاشته"
با اینکه خیلی معصومانه به نظر می رسند اما شدیداً کشنده هستند.

عوامل مختلفی می توانند سد راه زندگی زناشویی شما شوند اما بیشتر وقت ها چیزهای جزئی هستند که اصلاً به چشم نمی آیند ولی در ازدواج تان رخنه می کنند. برای اطمینان
از موفقیت ازدواجتان باید مراقب عوامل زیر باشید:

1. اولویت های خانوادگی
مهمترین عوامل استرس زا در روابط بیشتر زوج ها، روابطی است که خارج از آن دو نفر است. والدینتان، خواهر و برادرهایتان و دوستانتان را دست کم نگیرید. باید بدانید
که وقتی به همسرتان "بله" گفته اید یعنی او را به همه آدم های دیگر مقدم کرده اید. خیلی از ازدواج ها فقط بخاطر همین ضعف در اولویت دهی دچار مشکل می شوند. هر
کس آنها را سمتی می کشد بدون اینکه به سمت همدیگر کشیده شوند. زوج ها در ازدواج های سالم یاد می گیرند که همدیگر را به هرکس و هرچیز دیگر مقدم بدانند.

2. فقدان ارتباط کلامی
این حقیقت دارد که زوج ها به طور متوسط فقط چند دقیقه در روز با هم ارتباط کلامی با کیفیت دارند. هرج و مرج زندگی خیلی راحت شما را درگیر خود می کند و باعث
می شود نتوانید با همسرتان صحبت کنید. اما زندگی بدون ارتباط کلامی زندگی زناشویی موفقی نخواهد بود. سعی کنید برای حرف زدن با همدیگر وقت بگذارید.

3. استرس
اینکه استرس مان را سر همسرمان خالی کنیم کار بسیار ساده ای است. خیلی از ما عادت داریم تا وقتی پایمان را به منطقه آرامشمان یعنی خانه نگذاشته ایم همه چیز
را در خودمان نگه داریم و بعد که وارد خانه شدیم منفجر شویم. زوج های سالم باید از استرسشان برای نزدیک تر شدن به هم و تکیه کردن به همدیگر استفاده کنند، حالا
این استرس هرچه که باشد: از مشکلات مالی گرفته تا مشکلات کاری و بیماری.

4. تکنولوژی
اخیراً وبلاگ مردی را خواندم که تصمیم به طلاق گرفته بود، فقط اینکه می خواست از تلفن همراهش طلاق بگیرد. این یک واقعیت است، خیلی از ما همیشه و در همه حال
این عامل خطرناک برهم زننده روابط را همیشه با خودمان حمل می کنیم. خیلی از ما وقتمان را در دنیای مجازی پرهرج ومرج تکنولوژی و شبکه های اجتماعی تلف می کنیم،
بدون اینکه وقتی برای صمیمی تر کردن رابطه با همسرمان بگذاریم. پس تلفن هایتان را خاموش کنید، تلویزیون را از برق بکشید و سعی کنید برای همسرتان وقت بگذارید.

5. خودخواهی
ازدواج یک درس دائمی و بزرگ از خودخواه نبودن است و ما یا اجازه می دهیم که این تجربه ما را بهتر کند و یا تلخ تر می شویم. اینکه کسی را بر خودمان مقدم کنیم
کار سختی است چون ذات ما طوری است که خودمان را به همه چیز و همه کس مقدم بدانیم. هربار که به خودمان جواب مثبت می دهیم، به ازدواجمان جواب منفی داده ایم زیرا
ازدواج مرد در مقابل زن نیست، بلکه ما در مقابل من است.

6. نبخشیدن همدیگر
بخشیدن و فراموش کردن یکی نیستند. وقتی نتوانیم این را بفهمیم، ناراحتی هایمان را برای مدتی طولانی در خودمان نگه می داریم. و این ناراحتی ها در آخر شروع به
ویران کردن زندگی هایمان از داخل به بیرون می کنند. اما بخشش به معنی تبرئه کردن دیگران نیست، به معنی آزاد کردن خودمان است برای اینکه اجازه دهیم خداوند که
خود بخشاینده متعال است، ما را التیام دهد.

7.مرزهای سست
ما معمولاً به استراتژی تهاجمی در ازدواج فکر می کنیم و فراموش می کنیم که استراتژی دفاعی هم به همان اندازه اهمیت دارد. ممکن است همه کارها را درست انجام دهیم
اما بااین وجود یادمان برود که چیزهای آسیب رسان را بیرون کنیم. دایره ای دور ازدواجتان بکشید و با محافظت از احساساتتان، روابطتان و زمانی را که درکنار هم
صرف می کنید، از ازدواجتان هم محافظت کنید.

8. دوری از گذشته
بدترین کاری که می توانیم در حق رابطه مان انجام دهیم این است که همسرمان را با گذشته اش تعریف کنیم، نه با چیزی که الان هست. درست است که گذشته هایمان روی
زندگی همه ما تاثیر دارد اما فقط زمانی که خودمان اجازه دهیم می تواند زمان حالمان را کنترل کند. خیلی مهم است که واقعیت گذشته هایمان را به هم بگوییم اما مهمتر
این است که با دیدن تغییراتی که خداوند در زندگی همسرمان ایجاد می کند، به گذشته های همدیگر احترام بگذاریم. آنچه قبلاً بوده را فراموش کنیم تا بتوانیم به سمت
آینده پیش برویم.

9. عدم صداقت
چرا یک دروغ کوچک به اندازه یک دروغ بزرگ خطرناک است؟ چون هر دو آنها یک تاثیر بر صمیمیت شما دارند. صداقت در ازدواج مثل زنجیری است که شما دو نفر را به هم
وصل می کند. برداشتن یکی از حلقه های زنجیر یا ده تا از آنها یک کار را انجام می دهد: ایجادِ جدایی. اگر اشتباهاتی در ازدواجتان مرتکب شده باشید یا چیزی را
از همسرتان پنهان می کنید، الان وقتش است که به دنبال اعتراف باشید. زیرا رابطه ای که با بی صداقتی جلو رود، دیگر رابطه نیست.

10. غرور نابجا
"من؛ بزرگترین مشکل ازدواجم هستم" موضوعی است که پاول تریپ در زمینه روابط به آن اشاره می کند. وقتی بتوانید به خودتان نگاه کنید آنوقت می توانید رابطه ای خوب
برقرار کنید. نگاه کردن به خودتان یعنی اشتباهات و نقص هایتان را تشخیص داده و روی کمبودهایتان کار کنید. اما برای خیلی از ما اینکار سخت است. دلیل آن هم غرور
است. برای بیشتر ما راحت تر این است که انگشت اتهام را به سمت دیگری بگیریم و بقیه را به خاطر عدم موفقیت رابطه مان مقصر بدانیم. اما زمانی که مسئولیت را از
روی دوش خودتان برمی دارید، درواقع رابطه تان را رها کرده اید. چون مشکل بین شما هر چه که باشد، همیشه دو نفر مقصر هستند نه فقط یک نفر.

تا این عوامل ازدواجتان را از هم نپاشیده، زمانش رسیده که زره را از تنتان بیرون آورده و سپرتان را زمین بیندازید. امیدواریم درک و شناخت لازم برای تشخیص این
عوامل آسیب رسان را داشته باشید تا بتوانید از ازدواجتان در برابر آنها محافظت کنید.
منبع:گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

با این پسران ازدواج نکنید از ما گفتن بود


سلام خدمت شما بازدید کننده گرامی در این نوشتار بر آنم تا به شش ویژگی مردانی که برای ازدواج مناسب نمیباشند و شایسته است خواهران در آستانه ازدواج به آن توجه داشته باشند خدمت شما تقدیم نمایم به امید آنکه مورد توجه و قبول شما گرامیان قرار گیرد و این حقیر را از نظرات سازنده خود محروم نفرمایید


1. پسرهای تی تیش مامانی:
پسرهای تی تیش همانطور که از اسمشان پیداست پسرهای نازی هستند که محتاج مراقبت و توجه دیگرانند، آنها قدرت زیادی از خود ندارند، اهل ریسک کردن در زندگی نیستند،
در هیچ زمینه ای استقلال ندارند و در واقع در ازدواج به دنبال یک "مامان" هستند که آنها را تر و خشک کند و مراقبشان باشد. این جور مردان بیش از حد به خودشان
می رسند و نه جذاب هستند و نه قابل اعتماد. به احتمال زیاد بینی شان را عمل زیبایی کرده اند، نگران جوش های صورتشان هستند، به اضافه وزنشان دقت زیادی دارند
و مرتب از کرم ضد آفتاب استفاده می کنند. آنها معمولا از خاکی شدن لباسشان می ترسند و برای هر تصمیمی هم با مامان مشورت می کنند. این نوع پسرها به شدت توجه
طلب هستند و گاهی حسودی هم می کنند. آنها واقعا توانایی گرداندن زندگی مشترک را ندارند و آویزان دیگران هستند. به شدت به طرف مقابلشان وابسته می شوند و او را
خفه می کنند. اما همه اینها با تصویری که ما از "مرد زندگی" داریم (مردی قدرتمند و مستقل) منافات دارد. اگر جزو این گروه هستید بدانید که موهای عجیب و غریب
شما هیچ جذابیتی برای طرف مقابلتان ندارد!

2. پسرهای سیب زمینی نشان:
فکر می کنید چرا پسرهای سیب زمینی نشان هیچ وقت نمی توانند ازدواج کنند؟ چون جلسه اول آشنایی آنها هرگز به جلسه دوم نمی کشد. رفتار آنها با کسی که قرار است
همسر آینده شان شود تفاوت قابل توجهی با رفتارشان با آقایان ندارد. به خاطر همین بیشترین جمله ای که از خانم ها می شنوند این است: "فکر می کنم ما به درد هم
نمی خوریم!" پسرهای سیب زمینی نشان (لطفا مرا ببخشید که از این اصطلاح برای توصیف این نوع پسرها استفاده می کنم، اما فکر نمی کنم اصطلاح دیگری وجود داشته باشد
که بتواند به این خوبی آنها را وصف کند) هیچ توجهی به طرف مقابلشان ندارند. آنها ممکن است ذاتا آدم های بی توجهی باشند، یا اینکه دچار یکی از این عوارض باشند:
اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و کامپیوتر، اعتیاد به ماشین، اعتیاد به خانواده اصلی، یا هر نوع اعتیاد دیگری که تمام توجهشان را به خود جلب می کند. نقطه
مشترکشان این است که طرف مقابلشان اصلا دیده نمی شود؛ و من به شما می گویم که هیچ دختری روی کره زمین نیست که نخواهد دیده شود.

3. پسرهای دخالت گر:
هیچ کس به این اندازه اعصاب خانم ها را به هم نمی ریزد. این نوع پسرها سر از همه کاری در می آورند. آنها در همه چیز دخالت می کنند؛ از آشپزی گرفته تا انواع
شیوه های لکه بری. البته اشکالی ندارد که آدم اطلاعاتش زیاد باشد اما مشکل آنها این است که در زمینه های کاملا زنانه ای که اصلا ربطی به آنها ندارد سررشته دارند
و این اطلاعات را مدام توی چشم خانم ها می کنند. تصور کنید مردی بخواهد به همسرش بگوید سرامیک ها چطور براق می شوند یا فسنجان چقدر وقت لازم دارد تا کاملا جا
بیفتد. پسرهای دخالت گر به مدل لباس و آرایش دیگران کار دارند و دقت زیادی روی ظرایف زنانه و جزییاتی از این دست دارند. البته بدتر از این هم هست: آنها پشت
سر این و آن حرف می زنند و خودشان را در روابط و مناسبات زنانه دخالت می دهند. حتی فکر کردن به آن هم … راستش را بخواهید دنیای زنان و مردان واقعا با هم تفاوت
دارد و از هم جداست، و هیچ کس انتظار ندارد یک مرد تا این حد وارد جزییات زنانه شود؛ شاید اینطوری بتوانید بیشتر وارد دنیای آنها شوید و آنها را درک کنید، اما
می توانید مطمئن باشید که به همان اندازه مورد نفرت آنها قرار خواهید گرفت.

4. پسرهای خودشیفته:
اولویت بندی زندگی آنها به این شکل است: اول خودم، دوم خودم، سوم هم خودم! آنها تمام مدت از خودشان و موفقیت هایشان در دنیای کسب و کار و روابط اجتماعی داد
سخن می دهند. طرف مقابل آنها به هیچ وجه فرصت ابراز وجود ندارد و هرگز نوبت حرف زدن او نمی شود چون خودشیفته ها بعد از اینکه دو ساعت تمام از خودشان تعریف کردند،
تلاش هایشان در زندگی را برشمردند و خوبی های خودشان را گفتند می گویند: "خب، دیگر بس است؛ زیاد از خودم حرف زدم. بگذار در مورد کارم برایت بگویم!" خودشیفتگی
یک اختلال شخصیتی به حساب می آید که البته در دنیای امروز رو به گسترش است. سر کردن با یک آدم خودشیفته واقعا خسته کننده است و انرژی زیادی از آدم می گیرد،
علاوه بر اینکه هیچ انرژی به آدم نمی دهد و او مدام مجبور است تعریف های فرد خودشیفته را تایید کند و حرف ها و نظرات خودش را قورت بدهد. البته خودشیفته ها بیشتر
اوقات واقعا آدم های موفقی هستند و جزو دسته "خالی بندها" قرار نمی گیرند اما به هر حال باید بدانند که هر شخصی برای خودش موفقیت های ریز و درشتی دارد و دوست
دارد شنیده و دیده شود. چاره اش این است که به جای فکر کردن به خودتان، کمی هم به طرف مقابلتان فکر کنید.

5. پسرهای مفلوک:
خر آنها از همان کُرِگی بی دم بوده: من پول زیادی ندارم. کار درست و حسابی ندارم. تحصیلات درست و حسابی ندارم. خانواده درست و حسابی ندارم. قدرت بدنی زیادی
هم ندارم. اینجور مردها هیچ کدام از این مشکلات و فلاکت ها را تقصیر خودشان نمی دانند، بلکه این سرنوشت و بخت بد آنها بوده که آنها را به این روز انداخته است.
آنها پدر و مادر خوبی نداشتند پس درست تربیت نشده اند، به خاطر شرایط سخت زندگی نتوانسته اند ادامه تحصیل بدهند، به خاطر اینکه مثل بقیه "پارتی کلفت" نداشته
اند نتوانسته اند کار خوبی پیدا کنند، و "رفقای ناباب" هم آنها را از راه به در کرده اند! جلسه آشنایی آنها بیشتر شبیه مراسم عزاداری است و طرف مقابلشان باید
دستمال به دست بنشیند و برایشان گریه کند اما به هر حال باز هم بخت با آنها یار نیست و در ازدواج هم شانس نمی آورند چون آنها دو شرط اصلی شروع زندگی مشترک را
ندارند: اول مسوولیت پذیری و دوم حداقل امکانات و توانمندی برای چرخاندن چرخ زندگی.

6. پسرهای بی بند و بار:
تعهد، اولین شرط لازم برای ازدواج است و مهمترین شرط برای یک دختر ایرانی. پسرهای بی قید و بی تعهد شاید بتوانند در ابتدا خودشان را توی دل کسی جا کنند (مسلما
آنها هرگز نمی روند به کسی بگویند "سلام من آدم غیرمتعهدی هستم، با من ازدواج می کنی؟!") اما بعد از مدتی نشانه هایشان بروز می کند و طرف مقابلشان را از آنها
فراری می دهد. نشانه های این جور پسرها هم برای کسی پوشیده نیست: آنها رفتار متعهدانه ندارند و پای حرف ها و قول هایشان نمی ایستند، به شروع زندگی مشترک اهمیت
زیادی نمی دهند، مدام چشمشان می چرخد، روابطشان با غیرهمجنس حتی جلوی همسر آینده شان حد و مرزی ندارند، مدام کارهایشان را توجیه می کنند و برای خودشان دلیل
می تراشند، و رفتارهای مشکوک زیادی دارند که هر دختر باهوشی به راحتی می تواند آنها را ردیابی کند. قطعا آنها تکیه گاه خوبی برای یک ازدواج سالم نیستند. چه
کسی حاضر است چنین کاری کند؟!