وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم
وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم

تاریخچه روز والنتاین یا روز عشاق


روز والنتاین یا روز عشاق در فرهنگ مسیحی سده‌های میانه و سپس فرهنگ مدرن غربی روز ابراز عشق است.
این مناسبت هر سال در روز ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن‌ماه و بعضی سال‌ها ۲۶ بهمن‌ماه) در سراسر جهان برگزار می‌شود.
سابقهٔ تاریخی روز والنتین به جشنی که به افتخار قدیس والنتین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، باز می‌گردد.
روز والنتین برگرفته از سنن روم باستان و مسیحیت می‌باشد.
این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتین یا خرید هدایایی مانند گل سرخ انجام می‌شود.
  افسانه والنتین
والنتین قدیس و مریدانش
تاریخچه کامل و دقیق والنتین در دست نیست و آنچه از پیشینه این روز می‌دانیم با افسانه درآمیخته‌است.
امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده‌است که حداقل سه قدیس به نام والنتین یا والنتیوس وجود داشته‌اند که همگی به قتل رسیده‌اند،
به همین دلیل چندین افسانه سعی در بازگوئی تاریخچه این آئین دارند.
طبق یک افسانه مشهور در سده سوم میلادی، در روم باستان در دوران فرمانروایی کلاودیوس دوم کشیشی به نام والنتین می‌زیسته است.
کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند.
از این رو ازدواج را برای مردان جوان امپراتوری روم قدغن می‌کند. والنتین معتقد بود که این حکم ناعادلانه است؛ لذا مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان
جاری می‌کرد.
هنگامی که کلاودیوس این امر را دریافت، والنتین را به مرگ محکوم کرد.
 
افسانه دیگر می‌گوید شاید کشیش والنتین به علت نجات دادن و فراری دادن مسیحیان از آزار و شکنجه رومیان کشته شده باشد.
مطابق یک افسانه، کشیش والنتین خود عاشق دختر زندانبانش شده و نخستین کارت والنتین را خود او قبل از مرگش برای آن دختر فرستاد و در آن نوشت «از طرف والنتین
تو».
 
  پیشینهٔ تاریخی
کشیش والنتاین احتمالاً زمانی حدود سال ۲۷۰ میلادی به قتل رسیده‌است.
در حالی که برخی بر این نظر هستند که روز والنتین، سالگرد مرگ یا به خاکسپاری والنتین است، گروه دیگر معتقدند کلیسای کاتولیک به منظور مسیحی سازی یک سنت باستانی
و مشرکانه لوپرکالیا که در روم مرسوم بوده، این تاریخ را برگزیده‌است.
تا اواخر قرن پنجم میلادی در امپراتوری روم جشن لوپرکالیا به مناسبت باروری برگزار می‌شد. در سال ۴۹۸ میلادی، پاپ ژلازیوس یکم برگزاری جشن لوپرکالیا را ممنوع
کرد.
وی روز ۱۴ فوریه را به عنوان روز والنتین اعلام کرد، تا با اعمال مشرکانه مقابله کند.
در سده‌های میانه اروپا، بخصوص در انگلستان و فرانسه، والنتین یکی از محبوب ترین قدیسان بوده‌است. بخصوص همزمانی شروع جفت گیری پرندگان با روز والنتین، این
باور را که روز والنتین به واقع، روز عشاق است، تشدید کرد.
قدیمی ترین یادبود والنتین که امروز در دست می‌باشد، مربوط به چارلز دوک اورلئان است.
وی که در پی شکست در نبرد آزینکورت در برج لندن زندانی بود نامه‌ای را در سال ۱۴۱۵ برای معشوقه‌اش نوشت که اکنون در مجموعه دستنویس‌های کتابخانه بریتانیایی
نگهداری می‌شود.
 
   شهرهای منسوب به والنتین قدیس
بر اساس باورهای کنونی، بقایای والنتین قدیس که در سده ۱۹ میلادی در قبرستانی باستانی در ایتالیا کشف شد هم‌اکنون در سه شهر رم، دوبلین و گلاسگو نگهداری می‌شود.

بخشی از این بقایا پس از انتقال به یک تابوت طلایی توسط پاپ گرِگوری شانزدهم به کلیسای کاتولیک وایت فرایر در دوبلین پایتخت جمهوری ایرلند اهدا شد.
بخش دیگری از این بقایا که گفته می‌شود شامل استخوان‌های والنتین قدیس است توسط یک خانواده متمول فرانسوی در سده نوزدهم به کلیسای فرانسیس مقدس در شهر گلاسگو
در اسکاتلند منتقل شد.
خارج از حلقه‌های مذهبی از مردم
عادی کمتر کسی از وجود این بقایا در شهر اطلاع داشت تا اینکه در سال ۱۹۹۹ تصمیم به انتقال این بقایا به کلیسای دیگری به نام The Blessed John Duns Scotus گرفته
شد. این اقدام توجه گستردهٔ رسانه‌ها و به طبع آن عموم مردم را به دنبال داشت به‌طوری که شهر گلاسگو به خاطر میزبانی والنتاین قدیس «شهر عشاق» لقب گرفت و از
سال ۲۰۰۲ این شهر در روز والنتین میزبان فستیوالی به نام «فستیوال عشق» می‌باشد.
 
     رسوم والنتین
از هدایای مرسوم در این روز هدایای شکلاتی را می‌توان نام برد.
در کشورهای اروپایی و آمریکائی دادن شکلات به عنوان هدیه روز والنتین از شهرت خاصی برخوردار است.
تزئین شکلات و پختن انواع آن نیز از آداب این روز به شمار می‌رود.
 
    در دیگر فرهنگ‌ها
برخی بر آنند که والنتین فراتر از سنتی غربی است که پیش از این در بسیاری کشورهای جهان موجود بوده‌است.
در کشور چین، روزی مشابه والنتین موجود است که تحت عنوان «شب هفت‌ها» نامیده می‌شود.
برابر با افسانه‌ای چینی، پسر گاوچران و دختر بافنده، در هفتمین روز هفتمین ماه از تقویم قمری در آسمان با یکدیگر ملاقات کردند.
آخرین «شبِ هفتها» در ۳۰ اوت ۲۰۰۶ بود. روایتی دیگر از این روز با اندکی تفاوت نسبت به چین، در ژاپن نیز موجود است که از آن به عنوان «تاناباتا» یاد می‌گردد
و برابر با هفتم ژوئیه تقویم خورشیدی‌ست.
در کشور مصر، روز عشق دیگری موجود است که برابر با ۴ نوامبر هر سال است.
در کره جنوبی، در ۱۱ دسامبر هرسال، روزی تحت عنوان «روز پِپِرو» موجود است که در آن زوج‌های جوان هدایایی به یکدیگر تقدیم می‌کنند.
 
در ایران باستان دو جشن از جهاتی با والنتین مشابهت داشته است. یکی جشن مهرگان که در شانزدهم مهر ماه برگزار می‌شده و در آن مردم به یکدیگر هدیه می‌داده‌اند
و دیگر جشن اسفندگان یا سپندارمذگان بوده که پنجم اسفند برگزار می‌شده و مردان به همسران خود هدیه داده و از آنها تجلیل می‌کرده و بر تخت می‌نشانده‌اند.
 
   ایران
در ایران از سال ۱۳۸۹ تولید انواع پوستر، بروشور، جعبه و کارت‌های تبلیغاتی با نمادهای قلب، نیم قلب، گل رز قرمز و هر گونه فعالیتی مبنی بر اطلاع‌رسانی در این
روز ممنوع است و از سوی مراجع قانونی با واحدهای متخلف برخورد قانونی می‌شود.
گروهی دیگر به جای آن جشن اسفندگان را که برگرفته از آیین‌های ایرانی است و در روز پنجم اسفند زرتشتی (اسفندروز از اسفندماه) برگزار می‌شود، را به جای والنتین
پیشنهاد می‌کنند.
 اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان دوره هشتم مجلس شورای اسلامی جشن مهرگان را روز عشق حقیقی و واقعی در فرهنگ ایرانی می‌داند و به نظر وی مردم باید به جای
والنتین این روز را زنده کنند.
با این وجود این روز در میان جوانان ایرانی محبوب است و آن را گرامی می‌دارند.
 
    عربستان سعودی
 
در عربستان سعودی فروش محصولات مربوط به روز والنتین مانند گل رز در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۸ ممنوع شد و پلیس مذهبی این کشور از مغازه داران خواست تا چنین چیزهایی را
به فروش نرسانند.
 
   مالزی
 
در مالزی برخی مقامات حکومتی و مذهبی به‌دلیل آنچه که «نامتناسب بودن» این جشن با فرهنگ مسلمانان آن کشور می‌دانند، با به‌راه‌اندازی کمپین ضد ولنتاین، تلاش
کرده‌اند مردم را از برگزاری مراسم روز ولنتاین نهی کنند.
در چند ایالت مالزی، مقامات در صدد وضع قوانینی هستند که مانع از برقراری رابطهٔ جنسی ـ پیش از ازدواج ـ میان دخترها و پسرهای مجرد در هتل‌ها شوند.
اما همهٔ مردم آن کشور با مواضع ضد ولنتاین حاکمان آن کشور موافق نیستند و برخی برگزاری این جشن را بی‌ضرر می‌دانند.
--
 

اشعاری در باب بوسه و بوسیدن




1.
بوسه هایت
بهشت را معنا می دهند
دستهایت
دور دست آرامش را
حلقه میکنند بر تنم
نفسهایت
عشق را معطر میکنند
و آغوشت
"پرمحتواترین خلاصه ی دنیاست...

2.
بوسه ،

آنـاتـومـی آدم را بـه هـم مـی ریـزد

تـو را کـه مـی بـوسـم

مـن بـال در مـی آورم

3.

از لبانت، بله می‌خواهم بده
جام را پیوسته می‌خواهم بده

یک نظر دیدم دلم آتش گرفت
شرح غم را سینه می‌خواهم بده

گفته بودی ماه من آخر شوی
خویش را آیینه می‌خواهم بده

چوب خط بر روزهایم می‌کشم
یک شب آدینه می‌خواهم بده

اشک شوقت مایه امید ماست
بس لب پر خنده می‌خواهم بده

دست در زلف تو آرامم کند
موی تو آشفته می‌خواهم بده

هر نفس هر لحظه می‌گویم دلا
از لبانت، بله، می‌خواهم بده

4.
لب های تورا می چشم و می روم از حال

ای یاد تو در لوح دل من همه احوال

در خواب به آغوش خودم می کشمت باز

هرچند که دوری ز من و این دل بدحال

جایی مرو بی من که شوم نا خوش از این کار
در مهر و محبت به دل من مکن اهمال

5.

مرا یک بوسه مهمان کن
کسی فهمید، کتمان کن

من از این عاشقی مستم
بیاور لب، دو چندان کن

شبم بی تو غم انگیز است
بیا شب را تو خندان کن

چو ماهی در شب تارم
بتاب و دل چراغان کن

چرا از من گریزانی؟
بیا! کم دیده گریان کن

" تو را من دوست می دارم "
بیا این را تو اذعان کن

بیا و با تب عشقت
مرا درگیر هذیان کن

شدم کافر به چشمانت
مرا با دین و ایمان کن

6.
اخم تو با چشم من بگذار واویلا کند
تق  تق ساز النگویت دلم را  وا کند

کوزه هم بر روی شانه گیس بافت تا کمر
برکه  برکه  ماه را با  تو شب  یلدا  کند

تو از آن آیینه ترسیدی که خود را بنگری
انعکاس سحر جادوی  تو  را  رسوا  کند

دایره در بین دستانت چه زیبا می زند
نغمه ی آهنگ آن خون بر دل درنا کند

رحم کن خود را بپوشان از نگاه هرزه ام
سینه ریزه مریمی  روی  تنت  غوغا کند

بار آخر باشد اینجا را مزین میکنی
بوی تو عطر مرا دربسترم پیدا کند

با تکانی که بر آن قوس کمر میآوری
حالت آشفته ی  دیوانه  را  اغما کند

7.
استکان ِ چای من  بوی ِ لبانت  میدهد
جرعه جرعه عشق را دارد نشانت میدهد

قل قل ِ قلبم به جوش آورده خون ِ سرد را
گرم باد این دم، دمادم جان به جانت میدهد

گرم تر از استکانْ تو، داغ تر از چایْ من
دور ِ من تشکیل ِ حلقه، بازوانت  میدهد

خاطراتِ بوسه هامان را همین یک استکان
مو به مو چیزی شبیه گیسوانت میدهد

با ولع مینوشم این چای لبالب عشق را
طعم ِ قندِ خنده های توأمانت میدهد

8.
میشود تنها شویم یک بوسه از چشمت کنم؟
حلقه ی پیوندمان را دزدکی دستت کنم؟

میشود هر ثانیه نام مرا نجوا  کنی؟
من بگویم "جان" ولی با بقیه بدتا کنی؟

میشود آغوش تو منزلگه جانم شود!؟
چشم تو جانم بگیرد عشق مهمانم شود؟

میشود مردم بدانند من چقد دیوانه ام؟
جز تو دیگر هیچ بینم با همه بیگانه ام.؟!

آنقدر دیوانه ام تا هر که میبیند مرا
آه تلخی میکشد با خنده میپرسد چرا؟

9.
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم

بعد از این بوسه دگر بار خطائی نکنم

بوسه دادی و چو برخواست لبم از لب تو

توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم

10.
بوسی ز لبم بخواست با عیاری
گفتم که فقط یکی، اجازت داری

بیش از سه -چهار بوسه چید و گفتا
«کار عیب نمی‌کند ز محکم کاری !»

11.
از لبان قرمز تو گاز می چسبد فقط
بعد از آن با بوسه ای پرواز می چسبد فقط
عشق را در چشم های گرگی من دیده ای
گرچه این احساس با ابراز می چسبد فقط
زندگی کردن کنار تو پر از زیبایی است
در هوای دیدنت آواز می چسبد فقط
لذت آغوش را امروز تقسیم اش کنیم
دکمه های بسته ات را باز... می چسبد فقط
از تو گفتن ها مگر با یک غزل بس می شود
لحظه های پرتنش... ایجاز می چسبد فقط...!

12.
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...

بس که دلتنگ تو ام ، از سر شب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...

جانِ من حرف بزن
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...

کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...

جانِ من زود بیا
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...

به خدا دلتنگم
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار...
گرچه از دور ولی ، من تو را میبوسم...
آنقَدر حسرت دیدار تو دارم که نگو

13.

بوسیدن تو ، خیالی اش هم خوب است
پیش تو نشد ، حوالی اش هم خوب است.
از آن لب تو که بوسه ای سهمم نیست
یک خنده خشک و خالی اش هم خوب است

14.
یک بوسه از آن لپ تو با ناز گرفتم
خود را که به آن راه زدی باز گرفتم

انگشت تعجب زده ات را که گزیدی
لبهای خجالت زده را گاز گرفتم

از باغ لبت مست شدم مثل قناری
حتی سر تو مدرک آواز گرفتم

دارم زده موهای تو با تار طلایی
با هر نت این دار تو یک ساز گرفتم

تا اوج نگاه تو مرا جلد خودش کرد
از آبی چشمت پر پرواز گرفتم

عاشق شدنم باعث شاعر شدنم شد
از قدرت چشمان تو ایجاز گرفتم.

15.

وقتی بوسه بر لبانم میگذاری
به یاد می آورم دلیل
کوه کن بودن فرهاد را ...

وقتی بوسه بر لبانت میگذارم
احساس می کنم حس جنون
بر پیکر بیچاره مجنون را ...

وقتی لبانت بر لبانم گره می خورد
ایمان می آورم
آدم چه زیبا بهشت را به
سیبی فروخت ...

16.

هیچ کس درد شیطان را نفهمید شاید عاشق حوا بود که به آدم سجده نکرد

17.
اسیربوسه ای هستم که ازرویت طلب دارم
تمام بوسه هایم را نبوسیده به لب دارم ...

طبیبی ناخوش احوالم ،حبیبم گشته بیمارم...
به شوق عافیت عمری دراین وادی مطب دارم

دلم می سوزد از سوز کیار زمهریر عشق ...
گمانم خود نمی دانی که از عشق تو تب دارم

بر آماج لبان تو دمادم می زنم بوسه ...
ز صدها خال مهرویان ، نشانی منتخب دارم

نمی دانم خدایی یا که حورالعین من هستی...
زمینی بودنت را من در این عالم عجب دارم

تو از جنس معمائی ، دمادم در تو حیرانم...
دلی سرگشته وتنها که از عشقت سبب دارم....

18.
عشوه ات زیباست، تکرارش بکن
بر سرش دعواست، تکرارش بکن

تیر عشقت خورد، بر دل نازنین
نوش جان ماست ، تکرارش بکن

بوسه ای دادی مرا در خواب ناز
گر چه این رویاست، تکرارش بکن

محو آواز قشنگت گشته ام
لحن آن شیواست، تکرارش بکن

با نگاهت، هوش از سر برده ای
چشم تو شهلاست، تکرارش بکن

از می عشقت، دلم سرمست شد
طعم آن گیراست، تکرارش بکن

چشم پوشی کردی از آغوش من
قلب من دریاست، تکرارش بکن.

19.

با اینکه می دانم دوست داشتن گناه است دوستت دارم
با اینکه می دانم پرستش کار کافر است می پرستمت
با اینکه می دانم آخر عشق رسوایی است عاشقت می شوم
پس گناهکارم ، کافرم ، رسوایم ولی همچنان دوستت دارم

--

---