وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم
وبلاگ شخصی جابر جعفری

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم

طنز داستان خروس شیر روباه


 طنز: ماجرای خروس، شیر و روباه
خروس و شیرى باهم رفیق شده و به صحرا رفته بودند. شب که شد، خروس برای خوابیدن روى یک درخت رفت و شیر هم پاى درخت دراز کشید. هنگام صبح، خروس مطابق معمول شروع
به خواندن کرد. روباهى که در آن حوالى بود به طمع افتاد و نزدیک درخت آمده و به خروس گفت: بفرمائید پائین تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانیم! خروس گفت:
همان
!طور که مى بینى بنده فقط مؤذن هستم، پیش نماز پاى درخت است او را بیدار کن
 روباه که تازه متوجه حضور شیر شده بود, با غرش شیر پا به فرار گذاشت,خروس پرسید:کجا تشریف می برید؟ مگر نمیخواستید نماز جماعت بخوانید؟روباه در حال فرار گفت:
دارم
می روم تجدید وضو کنم!