وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم

وبلاگ شخصی جابر جعفری

سلام بازدید کننده گرامی به وبلاگ شخصی جابر جعفری خوش آمدید این وبلاگ جهت انتشار پستهای شخصی اینجانب با موضوعات متنوع و گاها انتشار مهمترین رویدادهای زادگاهم شهر کارچان ایجاد گردیده است قبلا از حسن توجه شما کمال تشکر را دارم

این عوامل را در زندگی زناشویی خود جدی بگیرید


 این عوامل ویران کننده زناشویی را جدی بگیرید

 
 
 

مقاله ای که خواهید خواند از زبان دکتر دبرا کی. فیلِتا، مشاور و متخصص مشکلات زناشویی است که در آن به بزرگترین عواملی که اکثر زندگی های زناشویی را تهدید
می کند اشاره شده است ...

او با نگاه ناامیدی که روی صورتش بود گفت، "ما داریم طلاق می گیریم."
وقتی می خواست نیمه پر لیوان را ببیند، لحن صدایش عوض شد. "اما به نفعمان است. چند سال اخیر نتوانستیم رابطه مان را درست کنیم. خیلی با هم فرق داریم."
تا ساعت ها بعد از مکالمه ای که با او داشتم، صدایش در گوشم می پیچید. به لیست تفاوت هایی که با همسرم داشتم فکر می کردم. ما هم تفاوت های زیادی با هم داشتیم.
آیا امکانش هست که زوجی که تا این اندازه با هم فرق دارند، ازدواجی خوب و خوش داشته باشند؟

من بعنوان یک مشاور ازدواج هر روز با زوج هایی روبه رو می شوم که برای مشاوره پیشم می آیند. اما مشکلات آنها اغلب نه بخاطر خیانت است، نه اعتیاد و نه اذیت و
آزار. آنها در واقع مرگی آرام و تدریجی را کنار هم تجربه می کنند. عباراتی مثل، "ما خیلی با هم فرق داریم"، "ما تفاهم نداریم"، "زندگی خوبی برای ما باقی نگذاشته"
با اینکه خیلی معصومانه به نظر می رسند اما شدیداً کشنده هستند.

عوامل مختلفی می توانند سد راه زندگی زناشویی شما شوند اما بیشتر وقت ها چیزهای جزئی هستند که اصلاً به چشم نمی آیند ولی در ازدواج تان رخنه می کنند. برای اطمینان
از موفقیت ازدواجتان باید مراقب عوامل زیر باشید:

1. اولویت های خانوادگی
مهمترین عوامل استرس زا در روابط بیشتر زوج ها، روابطی است که خارج از آن دو نفر است. والدینتان، خواهر و برادرهایتان و دوستانتان را دست کم نگیرید. باید بدانید
که وقتی به همسرتان "بله" گفته اید یعنی او را به همه آدم های دیگر مقدم کرده اید. خیلی از ازدواج ها فقط بخاطر همین ضعف در اولویت دهی دچار مشکل می شوند. هر
کس آنها را سمتی می کشد بدون اینکه به سمت همدیگر کشیده شوند. زوج ها در ازدواج های سالم یاد می گیرند که همدیگر را به هرکس و هرچیز دیگر مقدم بدانند.

2. فقدان ارتباط کلامی
این حقیقت دارد که زوج ها به طور متوسط فقط چند دقیقه در روز با هم ارتباط کلامی با کیفیت دارند. هرج و مرج زندگی خیلی راحت شما را درگیر خود می کند و باعث
می شود نتوانید با همسرتان صحبت کنید. اما زندگی بدون ارتباط کلامی زندگی زناشویی موفقی نخواهد بود. سعی کنید برای حرف زدن با همدیگر وقت بگذارید.

3. استرس
اینکه استرس مان را سر همسرمان خالی کنیم کار بسیار ساده ای است. خیلی از ما عادت داریم تا وقتی پایمان را به منطقه آرامشمان یعنی خانه نگذاشته ایم همه چیز
را در خودمان نگه داریم و بعد که وارد خانه شدیم منفجر شویم. زوج های سالم باید از استرسشان برای نزدیک تر شدن به هم و تکیه کردن به همدیگر استفاده کنند، حالا
این استرس هرچه که باشد: از مشکلات مالی گرفته تا مشکلات کاری و بیماری.

4. تکنولوژی
اخیراً وبلاگ مردی را خواندم که تصمیم به طلاق گرفته بود، فقط اینکه می خواست از تلفن همراهش طلاق بگیرد. این یک واقعیت است، خیلی از ما همیشه و در همه حال
این عامل خطرناک برهم زننده روابط را همیشه با خودمان حمل می کنیم. خیلی از ما وقتمان را در دنیای مجازی پرهرج ومرج تکنولوژی و شبکه های اجتماعی تلف می کنیم،
بدون اینکه وقتی برای صمیمی تر کردن رابطه با همسرمان بگذاریم. پس تلفن هایتان را خاموش کنید، تلویزیون را از برق بکشید و سعی کنید برای همسرتان وقت بگذارید.

5. خودخواهی
ازدواج یک درس دائمی و بزرگ از خودخواه نبودن است و ما یا اجازه می دهیم که این تجربه ما را بهتر کند و یا تلخ تر می شویم. اینکه کسی را بر خودمان مقدم کنیم
کار سختی است چون ذات ما طوری است که خودمان را به همه چیز و همه کس مقدم بدانیم. هربار که به خودمان جواب مثبت می دهیم، به ازدواجمان جواب منفی داده ایم زیرا
ازدواج مرد در مقابل زن نیست، بلکه ما در مقابل من است.

6. نبخشیدن همدیگر
بخشیدن و فراموش کردن یکی نیستند. وقتی نتوانیم این را بفهمیم، ناراحتی هایمان را برای مدتی طولانی در خودمان نگه می داریم. و این ناراحتی ها در آخر شروع به
ویران کردن زندگی هایمان از داخل به بیرون می کنند. اما بخشش به معنی تبرئه کردن دیگران نیست، به معنی آزاد کردن خودمان است برای اینکه اجازه دهیم خداوند که
خود بخشاینده متعال است، ما را التیام دهد.

7.مرزهای سست
ما معمولاً به استراتژی تهاجمی در ازدواج فکر می کنیم و فراموش می کنیم که استراتژی دفاعی هم به همان اندازه اهمیت دارد. ممکن است همه کارها را درست انجام دهیم
اما بااین وجود یادمان برود که چیزهای آسیب رسان را بیرون کنیم. دایره ای دور ازدواجتان بکشید و با محافظت از احساساتتان، روابطتان و زمانی را که درکنار هم
صرف می کنید، از ازدواجتان هم محافظت کنید.

8. دوری از گذشته
بدترین کاری که می توانیم در حق رابطه مان انجام دهیم این است که همسرمان را با گذشته اش تعریف کنیم، نه با چیزی که الان هست. درست است که گذشته هایمان روی
زندگی همه ما تاثیر دارد اما فقط زمانی که خودمان اجازه دهیم می تواند زمان حالمان را کنترل کند. خیلی مهم است که واقعیت گذشته هایمان را به هم بگوییم اما مهمتر
این است که با دیدن تغییراتی که خداوند در زندگی همسرمان ایجاد می کند، به گذشته های همدیگر احترام بگذاریم. آنچه قبلاً بوده را فراموش کنیم تا بتوانیم به سمت
آینده پیش برویم.

9. عدم صداقت
چرا یک دروغ کوچک به اندازه یک دروغ بزرگ خطرناک است؟ چون هر دو آنها یک تاثیر بر صمیمیت شما دارند. صداقت در ازدواج مثل زنجیری است که شما دو نفر را به هم
وصل می کند. برداشتن یکی از حلقه های زنجیر یا ده تا از آنها یک کار را انجام می دهد: ایجادِ جدایی. اگر اشتباهاتی در ازدواجتان مرتکب شده باشید یا چیزی را
از همسرتان پنهان می کنید، الان وقتش است که به دنبال اعتراف باشید. زیرا رابطه ای که با بی صداقتی جلو رود، دیگر رابطه نیست.

10. غرور نابجا
"من؛ بزرگترین مشکل ازدواجم هستم" موضوعی است که پاول تریپ در زمینه روابط به آن اشاره می کند. وقتی بتوانید به خودتان نگاه کنید آنوقت می توانید رابطه ای خوب
برقرار کنید. نگاه کردن به خودتان یعنی اشتباهات و نقص هایتان را تشخیص داده و روی کمبودهایتان کار کنید. اما برای خیلی از ما اینکار سخت است. دلیل آن هم غرور
است. برای بیشتر ما راحت تر این است که انگشت اتهام را به سمت دیگری بگیریم و بقیه را به خاطر عدم موفقیت رابطه مان مقصر بدانیم. اما زمانی که مسئولیت را از
روی دوش خودتان برمی دارید، درواقع رابطه تان را رها کرده اید. چون مشکل بین شما هر چه که باشد، همیشه دو نفر مقصر هستند نه فقط یک نفر.

تا این عوامل ازدواجتان را از هم نپاشیده، زمانش رسیده که زره را از تنتان بیرون آورده و سپرتان را زمین بیندازید. امیدواریم درک و شناخت لازم برای تشخیص این
عوامل آسیب رسان را داشته باشید تا بتوانید از ازدواجتان در برابر آنها محافظت کنید.
منبع:گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

دانلود برنامه مسیر یابی برای نابینایان به نام nearby explorer

با سلام و آرزوی بهترین آرزوها برای شما بازدید کننده گرامی این بار خدمت رسیدم تا یک برنامه کاربردی بسیار مفید قابل نصب بر روی گوشیهای اندرویدی به نام nearby explorer جهت استفاده نابینایان برای مصیر یابی در خیابانها و کوچه ها تقدیم حضور ارزشمندتان نمایم این برنامه توسط برادر گرامی جوان پرتلاش جناب آقای مجتبی خادمی از نابینایان موفق شهر اصفهان که مدیریت سایت گوش کن محله نابینایان را نیز بر عهده دارند به زبان فارسی ترجمه گردیده است و بنا به درخواست خود ایشان جهت استفاده نابینایان و انتشار هرچه بیشتر این نرم افزار اینجانب وظیفه خود دانستم به عنوان یک نابینا کمترین وظیفه خودرا انجام داده و لینک این نرم افزار را از سایت گوش کن به همراه راهنمای نصب و توضیحات کامل آن برای دانلود قرار دهم این برنامه میتواند با استفاده از نقشه های ماهواره ای ثبت شده در گوگل به وسیله gps مسیر حرکت و نزدیک شدن به مکانی معین را از طریق گفتار به فرد نابینا نشان دهد.ضمن تشکر فراوان از دوست عزیزم جناب آقای خادمی و کلیه کسانی که در جهت رشد و بالندگی و استقلال هرچه بیشتر نابینایان تلاش میکنند از شما دعوت میکنم برای دانلود و مشاهده توضیحات کامل درباره این نرم افزار به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید

ادامه مطلب

منبع:سایت گوش کن به نشانی

http://gooshkon.ir

یا حق یا علی مدد التماس دعا

وقتی عکس همسرم را زیر سینی چای پنهان کردم نوشته دکتر فردین علیخواه جامعه شناس


وقتی عکس همسرم را زیر سینی چای پنهان کردم!

دکتر فردین علیخواه(جامعه‌شناس):  یک روز در کلاس آسیب‌شناسی اجتماعی و در بحث از "خانواده و طلاق"، از دانشجویانم درباره تعداد فرزندان برخی از سیاستمداران
کشورهای غربی سوال کردم. برایم بسیار جالب بود که بیشتر آنان مثلا می‌دانستند که اوباما دو دختر دارد و اینکه آنان چند سال دارند! برخی از دانشجویان معتقد بودند
که این دولتمردان با این عکس‌ها و البته "در عمل" به جامعه می گویند که خانواده مهم است. کنجکاو شدم. در قسمت عکس سایت گوگل به فارسی(و نه انگلیسی) تایپ کردم"
خانواده اوباما" و هزاران عکس از زندگی خانوادگی اوباما و گذران اوقات‌اش با کودکان و همسرش ظاهر شد. بیشتر این عکس‌ها را سایت‌های فارسی منتشر کرده‌اند. در
همان کلاس از خانواده و تعداد فرزندان سیاستمداران کشورمان پرسیدم. حتما جواب را می‌توانید حدس بزنید. تقریبا اکثر دانشجویان اطلاعات درستی نداشتند. مثل استادشان!
ولی من نشان ندادم که مانند آنها نمی‌دانم. خب من استادم! جالب آنکه آنان می دانستند مثلا جان کری چند فرزند دارد ولی در خصوص دکتر ظریف نمی دانستند!. باز نکته
جالبی که در کلاس( چه اسم خوبی هم داشت: آسیب‌شناسی اجتماعی) مطرح شد آن بود که بیشتر آنان می‌گفتند نام اعضای خانواده مسئولین کشورمان زمانی در رسانه ها منعکس
می‌شود که یا یکی از آنها به همسرش پستی داده، و یا مسأله و مشکلی ایجاد شده و رسانه‌ها به او یا خانواده اش گیر داده‌اند! در مواقع عادی تقریبا هیچ مطلبی در
این خصوص منتشر نمی‌شود. توجه‌ام به یک رفتار اجتماعی غربی‌ها جلب شد. قبلا هم به این رفتار توجه کرده بودم. من در برخی از پروژه های عمرانیِ داخل کشور با آنها
کار کرده‌ام. وقتی به آنها میز یا اتاقی می‌دهید یکی از وسایل یا اقلامی که روی میز می‌گذارند یا روی دیوار اتاق نصب می‌کنند عکس‌های خانوادگی‌شان است. این
را حتما در سریالها هم دیده‌اید. نکته جالب آنکه این رفتار تابع سن فرد یا عمر ازدواجش نیست.
رفتار ما ایرانیان(مردان) در این خصوص خیلی جالب است. وقتی تازه ازدواج کرده‌ایم عکس همسرمان در کیف پولمان قرار دارد. البته یادآوری کنم که این عکس در دوره
نامزدی روی صفحه تلفن همراهمان نیز هست. پس از ازدواج از آنجا حذف می شود. کم کم عکس همسرمان از کیف پول‌مان هم حذف می‌شود و جای عکس را کارت‌های اعتباری رنگارنگ
و قبض‌های پرداخت نشده‌ی لوله شده می‌گیرند. معمولا خانم‌ها مانند آقایان نیستند. ولی وقتی این رفتارها را می‌بینند دلسرد می‌شوند. عکس همسرشان را بر نمی‌دارند
ولی عکس اعضای خانواده‌شان را به در کنار آن قرار می‌دهند. این معنادار است!
زمانی در جایی مشغول به کار شدم. روزهای نخست؛ عکس کوچکی از همسرم(با مانتو و روسری) را به شکل عمودی در گوشه میز به لیوان تکیه داده بودم. همکاری آمد و گفت:
" ببین پشت سرت حرف درمیارن! به نظرم اینو برداری بهتره!". همکار بعدی هم آمد و همین را گفت. عکس را برداشتم و به شکل افقی زیر شیشه‌ی روی میز گذاشتم. آن همکاران
باز آمدند: " خب اینا اینجا جواب نمی ده دیگه! همکارا که می دونی جنبه ندارن! تازه خانمت مانتوییه! یه ذره موهاش هم بیرونه! این می‌تونه بعدا تو گزینش دردسر
بشه...!" کنار میز یک سینی چای کوچکی داشتم. آنرا برداشتم و روی عکس همسرم گذاشتم. به آنها گفتم " حالا خوبه؟ " گفتند: " هی. بد نیست!" ولی...
می دانید دوستان . خواستم بگویم مسئولین هم محصول همین جامعه‌اند. اساسا خانواده( و بیشتر؛ زنان) باید پنهان بمانند. به نظرم درباره زنان، یک چیز خیلی عادلانه
توزیع شده است: عکس آنان نه باید در قاب زندگی نصب شود و نه در قاب مرگ(اعلامیه فوت). برای همین در پاسخ به برخی از دوستانی که انتقاد می کنند چرا زنان و دختران
ایرانی در شبکه های اجتماعی مجازی اینقدر زود به زود عکس پروفایل خود را عوض می‌کنند و گویی "ولع خودنمایی" دارند باید گفت که رفتار این زنان اعتراض به حذف
تدریجی عکس‌‌شان از "قاب زندگی" توسط جامعه است. این عکس‌ها می‌گویند: "شما نمی توانید مرا حذف کنید".

پندهای 22 گانه از زرتشت بزرگ بسیار خواندنی

پندهای 22گانه زرتشت بزرگ در 3700 سال پیش
----------------------
1. آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نیامده است رنج و اندوه مبر
2. پیش از پاسخ دادن بیاندیش
3. هیچکس را تمسخر مکن
4. نه به راست و نه به دروغ هرگز قسم مخور
5. خود برای خود، همسر برگزین
6. به ضرر کردن کسی خوشنود مشو
7. تا جایی که می توانی، از مال خود داد و دهش نما
8. کسی را فریب مده تا دردمند نشوی
9. از هرکس و هرچیز مطمئن مباش
10. فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
11. بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
12. سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی
13. با مردم یگانه باش تا سرآمد و مشهور شوی
14. راستگو باش تا پایدار باشی
15. فروتن باش تا دوست بسیار داشته باشی
16. دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
17. نیک باش تا زندگانی به نیکی گذرانی
18. دردین و مذهب افراط نکن تا پاک و راست گردی
19. مطابق وجدان خود رفتار کن که کامروا شوی
20. جوانمرد باش تا آسمانی باشی
21. روان خود را به خشم و کینه آلوده مساز
22. هرگز ترشرو و بدخو مباش

تاریخچه اختراع و کشیدن قلیان

تاریخچه قلیان کشیدن
قلیان چگونه اختراع شد؟
اولین بار ابوالفتح گیلانی (متوفی ۱۵۸۸)

پزشک ایرانیِ دربار اکبر اول، سلطان مغول هند بود که دود تنباکو را از یک ظرف آب عبور داد تا آن را خالص‌تر و سرد نماید و از این طریق قلیان که در شبه قاره
به حقّه معروف است را ابداع نمود.
قلیان کشیدن در ایران از چه زمانی آغاز شد؟
مورخان می‌گویند احتمالاً کشیدن قلیان که اختراع هندی - ایرانی است، از زمان شاه طهماسب اول آغاز شده و در دوره قاجار فراگیر شده است؛ آنطور که توانست محملی
برای یک حرکت اعتراضی در عصر ناصرالدین شاه باشد.
ممنوعیت کشیدن قلیان در زمان ناصرالیدن شاه
"نهضت تنباکو" جنبشی اجتماعی در اعتراض به اعطای امتیاز انحصاری تنباکو به شرکت "رِژی" به مدت 55 سال بود که طی آن با فتوای آیت‌الله میرزای شیرازی استعمال
توتون و تنباکو حرام اعلام شد و مردم با شکستن قلیان‌ها اولین مبارزات ضداستعماری خود را کلید زدند.

روزی که میرزای شیرازی حکم حرام بودن استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد، در تهران تا بعدازظهر مردم همه قلیان‌ها را شکستند و انبارهای توتون و تنباکو را به
آتش کشیدند؛ حتی در یکی از شهرها، تعدادی از جوانان به خانه حاکم هجوم بردند تا او را از قلیان کشیدن منع کنند و به او گفتند: آقا میرزا فرمودند استعمال تنباکو،
محاربه با امام زمان(عج) است! ما اجازه نمی‌دهیم تو به جنگ با امام زمان بروی!

در کاخ شاه نیز زنان قلیان‌ها را شکستند و وقتی ناصرالدین شاه از انیس‌الدوله پرسید: «خانم، چرا قلیان‌ها را از هم جدا و جمع می‌کنند؟» او جواب می‌دهد: «برای
آنکه قلیان حرام شده». ناصرالدین شاه روی در هم کشیده، می‌گوید: «که حرام کرده؟» انیس‌الدوله با همان حال می‌گوید: «همان کس که مرا به تو حلال کرده». شاه بعد
از آن هیچ نگفت و برگشت و برای آنکه مبادا به احترامش لطمه‌ای وارد شود، بعد از آن به هیچ‌یک از نوکران خود دستور نمی‌داد قلیان بیاورند و در تمام دربار قلیان‌ها
را جمع کردند.
شاید این اولین ممنوعیت مصرف قلیان بود، اما بعد از آن در طول تاریخ چندین بار نه به علت تحریم تنباکو بلکه به دلایل اجتماعی و پزشکی شاهد ممنوعیت
چندباره و آزاد شدن مجدد مصرف قلیان در کشور بوده‌ایم.

بپذیریم یا نپذیریم، انگار سال‌های اخیر قلیان خودش را به جامعه ایرانی تحمیل کرده است و دیگر برخی جوانان چه زن و چه مرد گوی عاشقی را از ناصرالدین شاه ربوده‌اند،
آنچنان که دیگر لازم نیست حتماً به قهوه‌خانه‌ها یا سفره‌خانه‌های سنتی بروی تا آن را ببینی، از هر کجای شهر که بگذری، از تفرجگاه‌ها و پارک‌ها گرفته تا حتی
راسته‌های خرید و مقابل مغازه‌ها، اقبال جادویی به قلیان احساس می‌شود. این تازه جدای از حضور پررنگ آن در اندرونی خانه‌ها و خوش‌رقصی‌اش در تجمعات فامیلی و
خانوادگی است.